رئیس اورژانس اجتماعی کشور دلایل کودکآزاری در ایران را بنابر بررسی موارد گزارش شده اعلام کرد.
داریوش اسدبیگی (رئیس اورژانس اجتماعی کشور) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در پاسخ به این سوال که در رابطه با گزارشهای کودکآزاری بیشترین علت ناشی از چه عواملی بوده است، بیان داشت: ۲ هزار و ۷۶۵ مورد کودکآزاری در سه فعالیت تلفنی، سیار و مداخله توسط اورژانس اجتماعی پذیرش شدهاند، یعنی در زمان مداخله در بحران مورد پذیرش قرار گرفتهاند و طبق نظر کارشناسانی که با این افراد مصاحبه کردهاند، علتهای اعلام شده به این صورت بوده است؛ از ۲ هزار و ۷۶۵ مورد بیشتر از نصف موارد بر اثر مصرف مواد مخدر بوده است، یعنی ۱۴۰۴ نفر بدلیل اعتیاد اقدام به کودک آزاری کردهاند.
او افزود: از این تعداد ۴۷ نفر براثر مصرف الکل، ۱۸۰ نفر بدلیل بیماری روانی آزاردهنده، ۲۹ نفر بدلیل عقبماندگی آزاردهنده، ۳۰ نفر بیماری جسمی آزاردهنده، ۵۱۳ نفر تندخویی، ۱۴۸ نفر انتظار پیروی بیچونوچرا، ۲۳ نفر مشکلات جسمی کودک، ۷۰ نفر انحراف جنسی سوءاستفادهکننده، ۱۰۸ نفر بیکاری آزارگر که معمولاً شامل والدین میشود و ۲۱۳ نفر نیز بدلیل بهانهگیری بیمورد اقدام به کودک آزاری کردهاند. این آمار مربوط به کودکآزاری یعنی افراد زیر ۱۸ سال است.
رئیس اورژانس اجتماعی کشور در ادامه تاکید کرد: بیشتر کودکآزاری از طرف والدین صورت میگیرد؛ یعنی ۷۵ درصد از آزاردهندهها افراد خانواده هستند. این آمار مربوط به پروندههای تشکیل شده است.
او در پاسخ به این سوال که بیشترین تماسها با اورژانس اجتماعی در سطح کشور از طرف چه شهرهایی بوده است، بیان داشت: بیشترین استانهایی که کودکآزاری در آنها گزارش شده و خدمات سیار دریافت کردهاند؛ به ترتیب خراسان جنوبی، همدان، فارس، اردبیل و خراسانشمالی است. از لحاظ تعداد، تهران نسبت به سایر شهرها اول است، اما دلیل اصلی آن این است که جمعیت تهران بیشتر از دیگر شهرها است.
وی ادامه داد: بیشترین آمار کودکآزاری در زمان مداخله در بحران مربوط به خراسانجنوبی، یزد، کرمانشاه، فارس و همدان میشود؛ همچنین در تماسهای تلفنی بیشترین آمار مربوط به استانهای خراسان جنوبی، اردبیل، همدان، فارس و خراسان شمالی بوده است.
اسد بیگی تاکید کرد: این آمار به این معنا نیست که کودکآزاری در این استانها بیشتر از استانهای دیگر است، معنای این آمار نشاندهنده این است که بیشترین پذیرش در این استانها انجام شده است که بیانگر این است که مثلاً در این استانها نیروهای اورژانس اجتماعی فعالتر از دیگر نقاط کشور هستند. بیشتر تماسها توسط خانوادهها انجام میشود و نقش کودکان در این مورد کمتر است.
او در ادامه گفت: اطرافیان کودک از قبیل اقوام و همسایهها این گزارشها را به اورژانس اجتماعی میدهند. گاهی هم از طرف مدارس این تماسها صورت میگیرد. در برخی موارد نیز از طرف مراجع قضایی و انتظامی صورت میگیرد. در موارد معدودی والدینی که از هم جدا شدهاند به دلایل مختلف از جمله اینکه بخواهند حضانت فرزند را برعهده گیرند؛ گزارشهای کودکآزاری را به اورژانس اجتماعی میدهند.
رئیس اوژانس اجتماعی کشور در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه در زمان گزارش کودکآزاری برای بررسی موضوع از سوی اورژانس اجتماعی دستورقضایی نیاز است و همین امر پروسه رسیدگی را طولانی میکند، آیا راهکاری برای حل این مسئله وجود دارد یا خیر بیان داشت: در برخی مواقع گزارشها دروغی است و چون از نظر خانوادهها آبروریزی شده است از اورژانس اجتماعی شکایت میشود. همین امر مستلزم دستور قضایی است.
وی خاطرنشان کرد: شخص خاصی در نهاد قضایی برای این کار وجود ندارد تا پروسه را از زمانبر بودن دور کند. همچنین شعبه ویژهای برای این کار وجود ندارد. برای کودکان تنها دادگاه اطفال وجود دارد که آن هم برای بررسی جرم کودک است و ربطی به کار اورژانس اجتماعی ندارد.