روزانه در سطح شهر برنامه ها و مراسمات گوناگونی از خوب و بد، مناسب و نامناسب، عمیق و سطحی، با بینش و خالی از حرف و .. که به تناسب نوع برنامه و محتوایی که برگزارکنندگان آن درصددش هستند، برگزار شده و می شود که شاید بعضی در کنه آن بخواهند جریان و گروهی را زیر سوال برده یا در راستای به کرسی نشاندن حرف و منش خود برآیند که نیک و زشتی اش، با خودشان؛ اما این جدال و رویکرد، زمانی به چشم می آید و نقل محافل می شود که دو جریان به ظاهر همفکر، به تقابل ظاهری یا باطنی با خود برآیند؛ یعنی همان خودزنی.
برنامه ای تدارک دیده می شود برای شهید آن هم از نوع فراملی اش که باید تا ابدالدهر برای این آرمان زیبا و در ظاهر، خلاف عادتش، ایستاد و قدرشناس بود؛ اما از آن طرف در همان روز و ساعت مشاهده می کنیم که بیلبوردهایی با نام گروهی معروف در شهر و آن هم با سخنرانی معروف تر، قرار است که برنامه ای داشته باشند! نقل قول ها زیاد می شود: “دارند در حق شهید کم کاری می کنند”، “با هم مشکل دارند”، می خواهند جمعیت حضار ما را کم کنند”، “با ما عنادورزی می کنند”، “ما کار خودمان را می کنیم”، “ما کوتاه نمی آییم” و ..
اینکه چه دسته و گروهی در این مجال، از دیگری پیشی داشته و مقدمات اجرای برنامه خود را به اجرا گذاشته است، ما را با آن کاری نیست چرا که هدف باید قدردانی از آرمان های نظام و انقلاب باشد، چه نام ما در آن باشد یا خیر؛ اما اگر این اتفاق یعنی همزمانی دو برنامه در سطحی بزرگ در شهر، به صورت آگاهانه رخ داده و اگر خدایی ناکرده به طور جاهلانه ادامه پیدا کرده باشد، با عرض پوزش از دوستان و حزب خودی، باید به حالش تاسف خورد.
در روزگاری که همدستی و همراه شدن گروه های کمتر علاقمند به نظام و آرمان هایش را شاهد هستیم که حتی از بزرگترین عقاید و آرزوهای خود برای دستیابی به اهداف مشترک، به راحتی چشم پوشی کرده و تنها نگاهشان به نوک قله است، چرا نیروهای فعال انقلابی که بارها و بارها زمینه ساز اتفاقات زیبا و اثرگذار در شهر بوده اند، باید اینگونه دشمن شادمان کنند؟
اگر جبهه ای زودتر برنامه هایش را ریخته، به خاطر نام شهید و غربت مزارش در امامزاده معروف شهر که حتی میزبان بدن پاره پاره اش هم نیست، کوتاه بیاید و مراسمش را در روز و ساعتی دیگر برگزار کند. اگر گروهی میبیند که همرزمانی می توانند در جبهه ی خودی در شهر اثرگذار باشند، برای جهت دهی به برنامه های آن، خود پاپیش گذاشته و در این میدان به مانند تمامی زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و .. بزرگی کرده و بزرگواری کند. چرا باید موازی کاری هایمان تا همیشه ادامه داشته و تنها در این میان، آرمان هایمان یکی پس از دیگری به باد فنا برود! شهادت، ایثار، گذشت، فداکاری، فروتنی، تواضع ..
نکند هوا برمان دارد که این نظام مال ماست و پابرجا و هرکاری دلمان می خواهد می توانیم با فکر و بدون فکر انجام داده و آن نیز تا ابد مال ما و پابرجا می ماند. این فکر و عمل ماست که به توانمندی هرچه بیشتر پایه های فکری نظام و انقلاب افزوده و برنامه ها و مراسماتمان را رنگ و نوای اثرگذار می بخشد. به خاطر تمامی کسانی که خون دادند و یادگارهایشان اکنون در همین مراسمات حاضر بوده و ناظرند، اندکی تامل، درنگ و اندیشه کنیم.
مجتبی فرزانه
فعال فرهنگی اجتماعی