«آقای قالیباف فرد ریسکپذیری است و به همین دلیل خطر کرده و در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ شرکت کرده است. در دنیای سیاست نمیتوان برای کسی محدودیت ایجاد کرد. ایشان با روحیه جنگندگیای که دارند تلاش کردند شانس خود را دوباره در انتخابات ریاستجمهوری امتحان کنند. به همین دلیل با حضور ایشان در انتخابات ریاستجمهوری نمیتوان برای ایشان آینده سیاسی روشنی در نظر گرفت. به هر حال دو روی سکه هر انتخاباتی شکست و پیروزی است و کسی که وارد این رقابت شده است به خوبی به عواقب حضور خود و احتمال پیروزی و شکست فکر کرده است.»
به گزارش ایسنا، روزنامه آرمان نوشت: «دکتراحمد توکلی، رئیس پیشین مرکز پژوهشهای مجلس و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی است. وی سخنگوی دولت محمدعلی رجایی بوده و در دوره اول مجلس نماینده بهشهر و در دورههای هفتم تا نهم نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بوده است. توکلی از ابتدای دوره هفتم تا اوایل دوره نهم، ریاست مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشته است. وی در انتخابات ششم و هشتم ریاستجمهوری کاندیدا بود که در هر دو دوره رقیب اصلی کاندیداهای پیروز (آیتا… هاشمی و رئیس دولت اصلاحات) محسوب میشد و در رتبه دوم قرار گرفت. وی در انتخابات مجلس دهم با حضور در لیست ائتلافی اصولگرایان تهران شرکت کرد و در نهایت با قرار گرفتن در مرتبه ۳۵ رأی لازم را به دست نیاورده و از راهیابی مجدد به مجلس بازماند. به همین دلیل و برای تحلیل آرایش سیاسی انتخابات دوازدهم ریاستجمهوری با ایشان گفتوگو کردیم. دکتر توکلی در گفتوگو با «آرمان» عنوان گفت: «آقای قالیباف و رئیسی هر دو تا پایان در صحنه انتخابات حضور خواهند داشت. دلیل این مساله نیز این است که اصولگرایان تلاش میکنند آرای خود را به صورت حداکثری در انتخابات کسب کنند تا بتوانند با آرایی که به دست میآورند به پیروزی در انتخابات برسند. اصولگرایان هم خود را برای انتخابات یک مرحلهای و هم برای دو مرحلهای شدن انتخابات مهیا کردهاند. به نظر من در جریان مقابل نیز باید همه کاندیداها حضور داشته باشند و هیچکس صحنه انتخابات را ترک نکند. نکته مهم دیگر این که اگر آقای جهانگیری به سود آقای روحانی از انتخابات کنارهگیری کنند همه آرای ایشان به آقای روحانی تعلق نمیگیرد و ممکن است به سمت دیگر کاندیداها نیز متمایل شود.»
در ادامه گفتوگوی دکتر احمد توکلی با «آرمان» را از نظر میگذرانید.
ارزیابی شما از آرایش سیاسی انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ چیست؟
به نظر من رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ بسیار نزدیک به هم است و کاندیداهای انتخاباتی رقابت سخت و فشردهای را با هم آغاز کردهاند. با این همه، چند نکته درباره رفتار انتخاباتی کاندیداها و موضعگیریهایی که میکنند وجود دارد که نیازمند دقت و تأمل بیشتری است. کاندیداهای حاضر در انتخابات باید در مرحله نخست این نکته را در نظر داشته باشند که همه آنها اعضای نظام هستند و باید مواضعی اتخاذ کنند که به کشور ضرر نرساند. این مساله درباره کسانی که قدرت را به دست دارند مانند آقای روحانی و جهانگیری و همچنین دیگر کاندیداهای انتخاباتی وجود دارد و همه آنها باید مراقب سخنان و اقدامات خود باشند. در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ رئیسجمهور وقت با مطرح کردن برخی مسائل در مناظرههای انتخاباتی شرایطی را به وجود آورد که برخی از این سخنان سوءاستفاده کردند. مشکلات کشور به اندازهای است که کاندیداها میتوانند ساعتها درباره آن اظهار نظر کنند و اصلا نیازی نیست برخی اسرار نظام که ممکن است دستاویزی برای دشمنان قرار بگیرد در مناظره پخش مستقیم مطرح شود. نکته دیگر این که کاندیداهای انتخاباتی باید وعدههایی به مردم بدهند که امکان تحقق آن در آینده وجود داشته باشد. هنگامی که یک کاندیدا وعدهای را به مردم میدهد که قابل تحقق نیست این مساله باعث ناامیدی در سطح جامعه میشود. از سوی دیگر مردم احساس میکنند نظام دچار ناکارآمدی شده و توانایی تحقق وعدههای خود به مردم را از دست داده است. نکته دیگر این که انتقاد کاندیداها نسبت به یکدیگر باید با رعایت اخلاق و انصاف باشد و از مرز اخلاق عبور نکند. این مساله خود نوعی آموزش اخلاق سیاسی و انصاف به مردم است.
اصولگرایان پس از رایزنیهای مختلف در نهایت به این نتیجه رسیدند که با یک گزینه یعنی آقای رئیسی در انتخابات حضور پیدا کنند. به نظر شما آیا پایگاه اجتماعی آقای رئیسی به اندازهای هست که بتواند با آقای روحانی رقابت کند؟
هنوز کاندیدای نهایی اصولگرایان مشخص نیست و ممکن است آقای رئیسی نباشد. این احتمال وجود دارد که هر سه کاندیدای اصولگرا تا پایان انتخابات در صحنه حضور داشته باشند تا آرا تقسیم شود و انتخابات به مرحله دوم کشیده شود. هر کدام از کاندیداهای حاضر در صحنه انتخابات دارای نقاط ضعف و قوت هستند و این مردم هستند که در نهایت یک گزینه را به عنوان رئیسجمهور انتخاب خواهند کرد. مردم باید آینده سیاسی کشور را در نظر داشته باشند و بر اساس مصالح و منافع ملی تصمیمگیری کنند و به کسی رأی بدهند که بتواند کشور را به صورت منطقی و علمی مدیریت کند و مشکلات کشور را حل کند.
برخی از تحلیلگران عنوان میکنند که آقای رئیسی به دلیل فقدان تجربه کافی در زمینه مدیریت اجرایی کشور توانایی به دست گرفتن قوه مجریه را ندارد. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
ما باید کار اجرایی را تعریف کنیم. کار اجرایی تنها در دولت خلاصه نمیشود و ممکن است یک نفر در نهادهای دیگر نقش داشته و عملکر قابل قبولی نیز از خود نشان داده باشد. قانون اساسی در تعریف کاندیدای ریاستجمهوری عنوان میکند که باید مدیر و مدبر باشد. در این تعریف چنین مسالهای وجود ندارد که کاندیدای ریاستجمهوری حتما باید سابقه حضور در قوه مجریه را داشته باشد. ممکن است فردی دارای سابقه اجرایی باشد اما عملکرد موفقی نداشته باشد و از سوی دیگر ممکن است فردی سابقه اجرایی نداشته باشد و هنگامی که بر مسند کار قرار بگیرد عملکرد قابل توجهی داشته باشد. برای مثال فردی در کشور ۸سال رئیسجمهور بود. با این همه، امروز همه از عملکرد ایشان انتقاد و عنوان میکنند که عملکرد ناموفقی در مدیریت اجرایی کشور داشته است.
هدف محمدباقر قالیباف پس از دو بار شکست در انتخابات ریاستجمهوری از حضور در انتخابات سال۹۶ چیست؟ آیا در صورتی که قالیباف در انتخابات سال۹۶ نیز شکست بخورد میتوان برای وی آینده سیاسی روشنی متصور شد؟
آقای قالیباف فرد ریسکپذیری است و به همین دلیل خطر کرده و در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ شرکت کرده است. در دنیای سیاست نمیتوان برای کسی محدودیت ایجاد کرد. ایشان با روحیه جنگندگیای که دارند تلاش کردند شانس خود را دوباره در انتخابات ریاستجمهوری امتحان کنند. به همین دلیل با حضور ایشان در انتخابات ریاستجمهوری نمیتوان برای ایشان آینده سیاسی روشنی در نظر گرفت. به هر حال دو روی سکه هر انتخاباتی شکست و پیروزی است و کسی که وارد این رقابت شده است به خوبی به عواقب حضور خود و احتمال پیروزی و شکست فکر کرده است. اگر آقای قالیباف در انتخابات شکست بخورد ممکن است دیگر در انتخابات بعدی حضور پیدا نکند. این مساله محتمل است. اما این که با شکست ایشان در انتخابات دنیا به آخر میرسد، به نظر من صحیح نیست.
شما در دو انتخابات قبلی که آقای قالیباف در آن حضور داشتند از ایشان حمایت کردید. با این همه، در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ اعلام کردهاید که از ایشان حمایت نمیکنید. دلیل موضع اخیر شما چیست؟
بنده در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ اعلام کردهام که از هیچ شخص خاصی حمایت نمیکنم و درباره کاندیدای موجود موضعگیری نخواهم کرد. اعلام عدم حمایت من شامل همه کاندیداهای موجود در رقابتهای انتخاباتی میشود و مختص آقای قالیباف نیست. بنده به دلیل حضور در دیدهبان شفافیت ایران تلاش میکنم دیدگاهی فراحزبی و جناحی داشته باشم تا بهتر بتوانم اهداف خود را در این زمینه اجرایی کنم. بنده یک رأی بیشتر ندارم و به همین دلیل تلاش میکنم بین همه کاندیداها رعایت انصاف را داشته باشم.
آیا آقای قالیباف به سود آقای رئیسی صحنه انتخابات را ترک خواهند کرد؟ آیا احتمال این مساله وجود دارد که شرایطی به وجود بیاید که آقای رئیسی به سود آقای قالیباف از انتخابات کنارهگیری کند؟
بر اساس مواضع اخیر جمنا چنین به نظر میرسد که آقای قالیباف و رئیسی هر دو تا پایان در صحنه انتخابات حضور خواهند داشت. دلیل این مساله نیز این است که اصولگرایان تلاش میکنند آرای خود را به صورت حداکثری در انتخابات کسب کنند تا بتوانند با آرایی که به دست میآورند در انتخابات به پیروزی برسند. اصولگرایان هم خود را برای انتخابات یک مرحلهای و هم برای دو مرحلهای شدن انتخابات مهیا کردهاند. به نظر من در جریان مقابل نیز باید همه کاندیداها حضور داشته باشند و هیچکس صحنه انتخابات را ترک نکند. نکته مهم دیگر این که اگر آقای جهانگیری به سود آقای روحانی از انتخابات کنارهگیری کنند، همه آرای ایشان به آقای روحانی تعلق نمیگیرد و ممکن است به سمت دیگر کاندیداها نیز متمایل شود. البته بنده اگر قرار بود بین آقای روحانی و جهانگیری به یکی رأی بدهم به آقای جهانگیری رأی میدادم.
اگر آقای رئیسی و قالیباف تا پایان در صحنه رقابتها باقی بمانند آرای اصولگرایان به دو دسته تقسیم نمیشود و شانس پیروزی اصولگرایان کاهش پیدا نمیکند؟
اصولگرایان به دنبال این هستند در مرحله اول انتخابات حداکثر آرا را به دست بیاورند تا انتخابات به دور دوم کشیده شود و در مرحله دوم روی یک گزینه اجماع کنند. در نتیجه حضور آقای قالیباف و رئیسی در صحنه انتخابات تا پایان رقابتها ضروری خواهد بود. اصولگرایان با برنامهریزی وارد رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری شدهاند و به همین دلیل برای تمامی اتفاقات غیرمنتظره انتخابات برنامهریزی کافی انجام دادهاند.
اگر اصولگرایان از قالیباف بخواهند که صحنه را به سود رئیسی ترک کند وی تمکین خواهد کرد؟
آقای قالیباف و رئیسی هر دو سالهاست در فضای سیاسی ایران فعالیت میکنند و شخصیتهای عاقل و سرد و گرم چشیدهای هستند. به همین دلیل اگر اصولگرایان چنین درخواستی از آنها داشته باشند آنها پاسخ مثبت خواهند داد.
چرا شما از بین آقای روحانی و جهانگیری به آقای جهانگیری رأی میدهید؟
آقای جهانگیری یک وزیر با سابقه و یکی از وزرای موفقجمهوری اسلامی بوده است. البته بنده به برخی از استراتژیهای اتخاذ شده توسط ایشان معترض بوده و هنوز هم هستم. با این همه، ایشان در هر جایگاهی که حضور داشته، جزو مدیران موفق بوده است. از سوی دیگر ایشان با این که یک چهره اصلاحطلب شناخته میشود اما جزو طیف اصلاحطلبان متدین است و با اصلاحطلبان سکولار فاصله زیادی دارد.
مهمترین چالشها و فرصتهای دولت آقای روحانی چه بود؟
آقای روحانی با برخی شعارها روی کار آمدند و به مردم وعدههایی دادند. با این همه، ایشان در تحقق برخی وعدههای اصلی خود موفق عمل نکردند. به همین دلیل ایشان باید دلایل عدم موفقیت دولت خود در تحقق برخی وعدههای داده شده را برای مردم تشریح و تبیین کند که چرا چنین اتفاقی افتاده است. آقای روحانی عنوان کردهاند که موفق شدهاند کشور را از رکود خارج کنند. از سوی دیگر مسائل اقتصاد داخلی را به سیاست خارجی گره زدند و تلاش کردند از طریق سیاست خارجی مشکلات داخلی را حل کنند. با این همه، اقتصاد کشور همچنان با رکود مواجه است و دولت ایشان موفق نشده کشور را از وضعیت رکود خارج کند. از سوی دیگر دولت ایشان عنوان کرده که تورم را کاهش داده است. این در حالی است که از دی ماه سال گذشته تاکنون تورم همواره در حال افزایش بوده است و در حال حاضر کشور با تورم دو رقمی مواجه است. با این همه، نباید از این نکته بگذریم که ایشان موفق شده ترمز تورم را بکشد.
شما اولین کسی بودید که با نوشتن نامه درخواست عدم تایید صلاحیت برای احمدینژاد داشتید. دلیل نگارش این نامه چه بود؟
بنده در این نامه به صوت مفصل و با ارائه مستندات لازم عنوان کردم که آقای احمدینژاد به دلیل سوء سابقه، اهلیت مدیریت دوباره کشور را ندارند. دغدغه من این بود که هر روز ادامه صدارت ایشان خسارت را برای کشور و مردم و اسلام و انقلاب بیشتر میکند. ما باید به یکدیگر کمک کنیم تا این انحرافات و قانونشکنیها و بیپروایی در گفتار و رفتار شخص دوم کشور مهار گردد و اگر شدنی نیست، تعیین تکلیف شود. مردم در فشارند، عزت جمهوری اسلامی نیز در خارج تنها سرمایه ملتهای مستضعف و شیعیان و مسلمانان است. در چنین وضعیتی رئیسجمهور در پربینندهترین زمان صداوسیما بیپروا هر حرف خلافی را میزند و پاسخ درخور نمیشنود. مجلس و به طریق اولی رئیس و هیات رئیسه وظیفه دارند به داد مردم و قانون اساسی برسند و از مجلس که نهاد ضد استبدادی نظام مقدسجمهوری اسلامی است دفاع کنند. بند ۱۰ اصل یکصد و دهم قانون اساسی رسیدگی به تخلفات رئیسجمهور در انجام وظایف قانونی را بر عهده دیوانعالی کشور گذارده و بررسی کفایت سیاسی وی را وظیفه مجلس قرار داده است که متاسفانه انجام نشد. اگر این وظیفهها تحقق پیدا میکرد امروز احمدینژاد نمیتوانست با جسارت، وعده خانمان برانداز و ضد ملی افزایش یارانه نقدی ماهانه به ۲۵۰هزار تومان برای همه را طرح کند.