اشکان دژاگه میگوید: تا وقتی که درگیر فوتبال هستم نمیتوانم در این باره که کجا باید زندگی کنم تصمیم قطعی بگیرم. شکر خدا فعلا که هم در ایران و هم در آلمان شرایط برای زندگی کردنمان مهیاست.
اشکان دژاگه پس از یک نیم فصل کنار نشستن در تیم العربی، این روزها در حال بررسی وضعیت خود است تا در ادامه فصل برای آینده فوتبالش تصمیم گیری کند. البته او در این باره فعلا هیچ حرفی نمی زند و این را به خواست مسئولان باشگاه العربی قطر و البته مدیر برنامه هایش عنوان می کند.
، درباره زندگی در قطر، تیم ملی فوتبال کشورمان و حضورش در امور خیریه و آنچه برای آینده فرزندانش در نظر دارد صحبت کرد که متن این گفت و گو در ادامه می آید:
* زندگی در قطر برایتان دشوار نیست؟
– نه! چرا باید دشوار باشد… اینجا ایرانی هم زیاد است و علاوه بر آن چون در یک کشور اسلامی زندگی می کنم خیلی از آداب و رسوم شان مشابه با خود ماست و از این نظر مشکلی که ندارم.
* چرا از آلمان و انگلیس به یکباره به قطر آمدید؟
– برای یک فوتبالیست حرفه ای این مسایل چندان تفاوتی نمی کند و من با توجه به اعتمادی که به مدیر برنامه هایم دارم برنامه های خودم را بر اساس کارهایی که او برایم در نظر می گیرد انجام می دهم و خدا را شکر تا امروز هم نه به لحاظ مالی ضرر کرده ام و نه به لحاظ فوتبالی.
* اما الان در قطر هستید؟
– می خواهید اسامی بازیکنان شاغل در لیگ قطر را برای تان ردیف کنم تا ببینید چه بازیکنانی با چه سابقه هایی در این لیگ بازی می کنند. دیگر اینجا لیگ قطر نیست و فقط اسمش این است بلکه الان به لیگ قطر به چشمی دیگر نگاه می شود.
* زندگی در قطر برایتان دشوار نیست؟
– نه! اتفاقا خیلی هم خوب است.
* چرا؟
– خب اینجا یک کشور مسلمان است و خیلی از آداب و رسومی که مردم قطر دارند با آداب و رسومی که من و خانواده ام در آلمان داشته و داریم و در کل، همه ایرانی ها دارند یکی است و من از این نظر خیلی هم راحت هستم.
* در فصل گذشته با اینکه در دوره ای از مسابقات لیگ قطر مصدوم بودید 4 گل برای تیمتان به ثمر رساندید و کلی پاس گل دادید. تا آنجا که در آخر فصل همه رسانه ها از دژاگه به عنوان مؤثرترین بازیکن خارجی تیم العربی اسم بردند. چرا در این فصل برای این تیم بازی نکردید؟
– نمی توانم در این باره صحبت کنم. باشگاه و مدیر برنامه هایم پیگیر این موضوع هستند.
* اما در همین نیم فصل گذشته هر بار با آمادگی بالایی در تمرینات و اردوهای تیم ملی حضور پیدا می کردید؟
– من بازی نمیکردم ولی در این مدت در باشگاه حضور می یافتم و تمریناتم را انجام می دادم. از این نظر در شرایط خوبی بودم و با توجه به اینکه میدانستم باید در خدمت تیم ملی کشورم باشم از این رو مانند یک بازیکن آماده بازی، کار میکردم تا در دیدارهای رسمی دچار مشکل نشوم.
* فکر می کنید تیم ملی در دور برگشت مقدماتی جام جهانی 2018 بتواند به نتایج مدنظرش دست پیدا کند تا بار دیگر به جام جهانی برویم؟
– این امیدواری خیلی زیاد است اما دور برگشت با دور رفت تفاوتهای زیادی دارد. قطعا در این دور تیمها با شناخت بیشتری نسبت به هم به میدان میآیند و از طرفی با توجه به اینکه دیگر فرصتی برای جبران وجود ندارد قطعا جایی برای اشتباه کردن هم نیست. اتفاقا اصلا نمیتوان درباره دور برگشت حرف قطعی زد و به اعتقاد من هیچ چیز مشخص نیست.
* یکی از چالشهای موجود برای طرفداران اشکان دژاگه اسم اوست و اینکه در لیگ یک کشور عربی، گزارشگران بازیها یا آنهایی که می خواهند نام شما را صدا کنند چطور “ژ” و “گ” را تلفظ می کنند؟
– بله! آن اوایل برای خودم هم جالب بود. گرچه الان دیگر این موضوع را به کل فراموش کرده ام و برایم عادی شده است اما وقتی گزارش اولین بازی ام را در تلویزیون قطر دیدم متوجه شدم که گزارشگر مرا “اشکان دجاکه” خطاب میکند و برایم جالب بود که چرا مرا با اسم غلط نام میبرد تا اینکه خیلی زود متوجه شدم که اعراب “گ، چ، ژ و پ” ندارند و اسم من هم از بد شانسی آنها دو تا از این حروف را در خودش جای داده است.
* در این مدت که به قطر آمده اید از وضعیت اقتصادی این کشور راضی هستید؟
– بله! فکر می کنم همه چیز خوب است و هر زمان هر چیزی خواسته ام توانسته ام در فروشگاههای دوحه پیدا کنم.
* از نظر قیمتی تا چه اندازه با آلمان متفاوت است؟
– خب یکسری اجناس که تقریبا در کل دنیا قیمتهای یکسان دارند اما از نظر گوشت و مرغ و این چیزها اینجا (دوحه) قیمتها نسبت به آلمان ارزانتر است.
* اتومبیل هم همینطور؟
– تا حدی در دوحه ارزان تر است آن هم به خاطر شرایط خاص حاکم بر اروپاست. در اروپا یکسری مالیات های متفاوت برای فروشندگان اتومبیل در نظر می گیرند که این مسأله باعث می شود تا اتومبیل ها با قیمتی بیشتر به فروش برسد.
* در این مدت پیش آمده که به دلیل همین قیمت هایی که گفتید تمایل پیدا کنید تا اتومبیل تان را تغییر بدهید؟
– سال گذشته و در همین ایام بود که برای خرید از خانه بیرون رفتم تا یکسری وسیله و خوراکی برای خانه بگیرم که در همان بین یک فروشگاه اتومبیل را دیدم که نمایندگی شرکت مازراتی بود.
* خودتان آن زمان چه ماشینی داشتید؟
– من؟ یک “پورش کاین” داشتم که اتفاقا خیلی هم آن را دوست داشتم و با آن راحت بودم اما یکمرتبه وقتی نمایندگی مازراتی را دیدم رفتم و نگاهی به ماشین هایش انداختم.
* خرید هم کردید؟
– بله! وقتی یکی از مازراتی ها را دیدم و فروشنده از امکانات آن برایم تعریف کرد تصمیم گرفتم تا یک دوری با آن بزنم و ببینم تا چه حد با تعاریفی که فروشنده برایم از آن ماشین می کرد مطابقت دارد.
* مطابقت داشت یا…؟
– …البته که داشت و شاید کمی هم بهتر بود. فکر نمی کردم پس از پورش، ماشین دیگری بتواند نظرم را جلب کند ولی این مازراتی مرا جذب خودش کرد و همان جا ماشینم را عوض کردم و آن را خریدم… .
* …به همین سادگی؟
– بله! من اینطوری هستم. راحت زندگی می کنم و هر زمان از چیزی خوشم بیاید به جای فکر کردن و رفتن و برگشتن و این کارها به حرف دلم گوش می کنم آن را می خرم. این مازراتی هم واقعا به دلم نشست و آن را خریدم. خیلی هم از آن راضی ام.
* شما روی دو دستتان اسامی دو شهر را خالکوبی کرده اید. در این باره توضیح می دهید؟
– برلین و تهران اسامی پایتخت دو کشوری است که به شکلی به آنها وابسته هستم. خب من تیر ماه 1365 در تهران به دنیا آمدم و تا 4، 5 سالگی هم در این شهر زندگی کردم و پس از آن به آلمان آمدم و در آن کشور بزرگ شدم. با فرهنگ آن مملکت و در مدارس آن تحصیل کردم و خلاصه که به هر دو این کشورها علاقه دارم و به نوعی هم وابستگی. برای همین اسامی پایتخت هر دو کشور را روی دو دستم دارم تا همیشه یادشان باشم.
* پشت گردنتان هم نوشته ای دارید. درباره آن هم توضیح می دهید؟
– نوشته است که هرگز فراموش نکن از کجا آمده ای. من هم به این مطلب خیلی اعتقاد دارم و معتقدم که می توان اهل هر کجای دنیا شد اما هرگز نباید فراموش کرد که اصل و نسب آدم از کجاست.
* دوستانی که در آلمان دارید از اینکه به قطر رفتید تا در لیگ ستارگان آن توپ بزنید تعجب نکردند؟
– نه! آنها به تصمیمات من احترام می گذارند. من هم به تصمیمات آنها احترام می گذارم. داشتن مدیر برنامه برای همین است. وقتی شما مدیر برنامه خوبی داشته باشید می توانید با فکر راحت تصمیم بگیرید. آنها می دانند که یک فوتبالیست حرفه ای تا چه اندازه در زندگی اش برنامه های متفاوت دارد و برای آینده اش بی دلیل گام در مسیری نمی گذارد.
* در کارهای خیریه هم شرکت می کنید؟
– بله من به این کارها علاقه زیادی دارم و در خیلی از این قبیل مراسمات شرکت می کنم و در صورت لزوم کمک مالی هم می کنم تا در موارد مختلفی که پول جمع آوری می شود به افراد نیازمند یا بیمار کمک کرده باشم.
* دلیل این کارتان را توضیح می دهید؟
– حس خوبی از این کارم پیدا می کنم و به آن علاقمندم. در بیشتر آنها شرکت می کنم و در برخی هم عضو هستم و فعالیت دارم.
* کارهای اینچنینی دیگری انجام نداده اید؟
– فکر می کنم در خرداد ماه 1393 که پروفایل DNA خودم را برای پژوهش و آزمایش درباره جراحتهای ورزشی هدیه دادم تا اگر لازم شد از آن برای درمان مصدومیت های احتمالی در ورزش و یا غیر ورزشی استفاده کنند.
* این روحیه را همیشه داشتید یا بعد از تشکیل خانواده این حس در شما بیشتر شد؟
– البته که من در خانواده ای بزرگ شدم که به این مسایل اهمیت می دهند و همواره نسبت به زندگی همنوعان شان بی تفاوت نیستند. البته این حس در من پس از ازدواج هم تقویت شد. به خصوص از هنگامی که “آلیا” و “آلیشا” دو دخترم هم به زندگی مان اضافه شدند. انسان هر چه بزرگتر می شود به همان اندازه احساساتش هم بزرگتر می شود. حس پدر بودن و مادر شدن در مردان و زنان سبب می شود تا با افرادی که از هر نظر مشکلاتی در زندگی شان دارند یا نیازمند کمک هستند ارتباط راحت تری برقرار کنند. خوشحالم که در حد خودم می توانم هرازگاهی در امور خیریه شرکت کنم.
* برنامه تان در آینده چیست؟
– فعلا صبر می کنم.
* برای آینده فرزندانتان چه فکری کرده اید؟
– تا جایی که به من مربوط است تلاش می کنم تا آسایش و هر آنچه در زندگی لازم دارند را برای شان فراهم کنم. چه در تحصیل و چه در ورزش یا هر کاری که بخواهند به آن بپردازند. هر چه بچه ها موفق تر باشند قطعا برای پدر و مادرشان لذتبخش تر خواهد بود. این آرزوی هر پدری است که فرزندانش چهره های موفق و خوشبخت باشند و من هم مانند همه پدرها این آرزو را دارم.
* برای ادامه زندگی به ایران نمی آیید؟
– تا وقتی که درگیر فوتبال هستم نمی توانم در این باره که کجا باید زندگی کنم تصمیم قطعی بگیرم. شکر خدا فعلا که هم در ایران و هم در آلمان شرایط برای زندگی کردن مان مهیاست. باید دید در ادامه چه اتفاقاتی پیش روی ما خواهد بود. شاید تا قبل از حضور در لیگ ستارگان قطر اصلا فکرش را هم نمی کردم که روزی در این کشور اقامت طولانی مدت داشته باشم ولی شغلم این وضعیت را برایم به وجود آورد و حالا هم باید ببینم فوتبال چه تصمیمی برایم می گیرد.
– تا وقتی که درگیر فوتبال هستم نمی توانم در این باره که کجا باید زندگی کنم تصمیم قطعی بگیرم. شکر خدا فعلا که هم در ایران و هم در آلمان شرایط برای زندگی کردن مان مهیاست. باید دید در ادامه چه اتفاقاتی پیش روی ما خواهد بود. شاید تا قبل از حضور در لیگ ستارگان قطر اصلا فکرش را هم نمی کردم که روزی در این کشور اقامت طولانی مدت داشته باشم ولی شغلم این وضعیت را برایم به وجود آورد و حالا هم باید ببینم فوتبال چه تصمیمی برایم می گیرد.