جایگاه مد در اندیشه اسلامی
هرازنو: پوشش در تمدن عظیم اسلامی همواره به عنوان مهمترین عامل تعیینکننده هنجارهای فردی و اجتماعی مطرح بوده است. این امر در طول زمانه معاصر به برجستهترین حالت خود را بازنمایی کرده است. این عاملیت تعیینکننده بیشتر به علت برخوردهای تمدنهای مختلف در مواجهه با یکدیگر و تعاملهای سازنده میان ایشان بوده است.
طی قرن بیستم مدهای لباس اروپایی رفتهرفته در جهان اسلام گسترش یافت، با پیدایش جنبش احیاگری اسلامی در آغاز دهۀ 1970 تعداد روزافزونی از زنان غالباً تحصیلکرده شروع به استفاده از شیوه پوشش اسلامی کردند که به آن حجاب هم گفته میشود. این روند تازه که در ادبیات آکادمیک اغلب به آن “حجاب نوین” هم گفته شده به صورت یک نهضت اعتراضی گسترده بخصوص در میان دانشجویان مطرح شد. این دانشجویان در اعتراض به غیردینی شدن روزافزون زندگی روزمره از حجاب به عنوان نوعی مقاومت در برابر سلطۀ غرب و همچنین در برابر رژیمهای محلی و گسترش فرهنگ مادیگری استفاده میکردند. بسیاری از آنان که به این جنبش پیوسته بودند اعتقاد داشتند که حجاب نوین گرایش به مد و بخصوص تفاوت نحوه لباس پوشیدن میان فقرا و اغنیا خاتمه را میدهد. نوعی پوشش متحدالشکل و در ضمن هوشیارانه به عنوان بخشی از این گرایش پدید آمد.
با این حال، طولی نکشید که از دل همین پوشش ساده، صرفهجویانه و غیر متمایز نیز مدهایی بروز کرد. در اواخر دهۀ 1980 و دهۀ 1990 هنگامی که نهضت احیاگری اسلامی از یک حرکت ضد مصرفگرایی افراطی به یک روند فردیتر و اصلاحطلبانهتر تبدیل شد، این حرکت از آن شکل یکنواخت بیرون آمد و هویتها مجدداً از راه مصرف شکل گرفت این امر در میان جوانان و زنان مسلمان مرفه، به آگاهی بیشتری از مد و نهایتاً به چندگونگی بیشتر پوشش اسلامی و عادی شدن پدیدۀ مد اسلامی انجامید. همزمان با آن در حالی که پوشش در سرتاسر قرن بیستم با هنجار خاصی همراه بود، گرایش به سوی مد شدت یافت. در حالی که ادبیات مربوط به حجاب و مد عمدتاً به پیدایش مد اسلامی از درون پوشش اعتراضی اسلامی اشاره میکند، شبهجزیره عربستان برای مثال، شاهد مصرفی و بازاری شدن گستردۀ بخشهایی از پوشش، از جمله عبایه، جلباب و قفطان بوده است و در همان حال این بخشها به سرعت از مد پیروی کردهاند.
نتیجۀ این امر پیدایش سریع یک بازار جهانی مد اسلامی است. همراه با رویگردانی از البسۀ ساده و صرفهجویانه به سوی پوششهای مطابق مد روز، تولید مد اسلامی به رشتۀ تجاری سودآوری تبدیل شد که دیگر جنبۀ عقیدتی یا ایدئولوژیک هم نداشت. در اوایل دهۀ 1990، نمایشهای مد اسلامی به سرعت در جهان رواج یافت. در این میان ترکیه در تعیین روند مد اسلامی نقش اساسی داشت. در عین حال در مراکز مد اسلامی مانند دوبی، اندونزی و مالزی طراحان آوانگارد مسلمان و غیرمسلمان به فعالیت و رقابت پرداختند. کاتالوگهای مد اسلامی را میتوان در همه جا یافت و مجلات مد اسلامی برای بانوان برای تأمین سلیقههای کسانی که به دنبال مدلهای تازه البسۀ اسلامی هستند منتشر میشوند.
اینترنت نیز فضای دیگری است که در آن گرایش به مدهای اسلامی دامن زده میشود و در عین حال این مدها در همانجا نیز عرضه میشود. از دهۀ 1990 به بعد، بر تعداد فروشگاههای اینترنتی که لباسهای اسلامی میفروشند افزوده شد. این فروشگاههای اینترنتی بخصوص در میان کسانی که در نزدیکی بازارهای اسلامی زندگی نمیکنند با مقبولیت بیشتری مواجه شدند. و نومسلمانان و عموماً مسلمانان مقیم اروپا از هدفهای عمدۀ تبلیغات فروشگاههای اینترنتی لباسهای اسلامی هستند.
با این اوصاف با توجه به پیشینه قدرتمند تمدن اسلامی در کشور عزیزمان، لزوم توجه به ساختارهای تاریخی و ملیتی در زمینه پوشش، امری بایسته است. گرچه این لزوم و هم گونگی بار فرهنگی و اقتصادی آن هنوز به صورت الزام برای مسؤولین نمایان نیست میتواند گوشههایی از نقیصهها و افسردگیهای جامعه را لاپوشانی کرده و فضا را تغییر دهد. البته تغییر فضا منظور اصلاحات نیست بلکه بیشتر بحث بر همافزایی ارزشها است.
مسئله دیگری که مد در دل خود دارد، القا و ایجاد فضای مثبت و زدودن افسردگی در جامه است. همانطور که میدانید متأسفانه کشور ما از حیث آمار و مطالعات جهانی، کشوری افسرده و غمگین شمرده شده است. گرچه نگارنده، هرگز به این آمار اعتقادی نداشته، لیکن این مسئله اگر هم باشد، میتواند از طریق پوشش، کاسته شود. مزید بر این ادعا، میتواند رنگهای عمومیتیافته در فضاهای شهری و مردم باشد. این رنگها چرا خاکستری هستند؟ چرا خاکی؟ پیرو این قضیه، شما هم با این پیش انگاره مواجهه شدهاید که شخصی با پیراهن رنگی قرمز و شلوار آبی آسمانی سوار اتوبوسی و یا مترو شود. اولین عکسالعمل انسانهای افسرده این است: ” دلش خوشه بابا!!!” باور کنید همه ما هرچه قدر در درونمان این عبارات را حتی به صورت ناخودآگاه هم بیان کنیم این نشان میدهد که افسردگی نهان داریم.
بیایید با مد زیبا و برازنده و اعتقاد اسلامی زندگی خودمان را آرامتر و فضای شهرمان را هرچه بیشتر سرشار از انرژیهای مثبت نماییم.