مهدی طاهرخانی: شاید یکی از مفیدترین کارهای وزیر سابق ورزش عزل ناگهانی بهرام افشارزاده بود. مدیری که نشان داد لزوما سابقه نیم قرن حضور در ورزش، ضمانتی برای موفقیت در فوتبال نیست. علیرضا منصوریان خیلی هوشیارانه آن چیزی را که باید رسانهها و مردم بدانند به آنها گفت. طبق نوع قراردادهای امسال استقلال 10 بازیکن این تیم میتوانند بدون هیچ مشکلی نیمفصل از این تیم جدا شوند و بروند. نمونه کاملی از ترکمنچای در قرارداد فوتبال که از عجب روزگار در این سالها تنها و تنها در باشگاه استقلال نمونه مشابه آن دیده شده و بس. از فرهاد مجیدی گرفته تا نکونام و منتظری. بازیکنانی که در میانه راه و در مهمترین برهه فصل رفیق نیمهراه شدند و رفتند، چون طبق قراردادشان قادر به انجام این کار بودند. امروز علی فتحاللهزاده و نظریجویباری در حالی منتقد این قراردادها هستند که خودشان این نوع از قرارداد را در استقلال مد کردند.
علیرضا منصوریان احتیاج زیادی به یک مهاجم ششدانگ و گلزن داشت. او بیتوجه به حضور سجاد شهباززاده که بدون تردید از همه مهاجمهای فعلی استقلال بهتر بود و هست، مدیران این تیم را مجاب کرد سراغ گزینه موردنظر پرسپولیس بروند. اینکه چرا کاوه رضایی بعد از یک هفته مذاکره فشرده با حسین هدایتی و طاهری قرمزپوش نشد به صورت راز باقی مانده است اما حالا یکی از نزدیکان او میگوید کاوه خواهان بندی در قراردادش بود که در صورت رسیدن پیشنهاد خارجی بدون هیچ مشکلی و با بخشیدن مبلغی از قراردادش بتواند برود. عنوان شده باشگاه پرسپولیس با این بند به صورت جدی مخالفت کرده است. از آنجایی که در این سالها هرگز بازیکنی نتوانسته در میانه راه اینگونه پرسپولیس را سرکار بگذارد و برود باید باور کرد در صورت چنین بندی، کاوه هرگز قرمزپوش نمیشد اما بهرام افشارزاده و پندار توفیقی که مردان فعال استقلال در بازار نقلوانتقالات بودند برای آرام کردن جو و پیروز نشان دادن خویشتن نهتنها این بند را برای کاوه رضایی قبول کردند که به اعتراف منصوریان 9 بازیکن دیگر چنین بندی را دارند. از سوی دیگر حالا خبر میرسد در قرارداد بختیار رحمانی قید شده در صورت ارسال 10 پاس گل مبلغی نزدیک به 500 میلیون تومان پاداش میگیرد. بازیکنی که وظیفه ذاتی و سازمانیاش دادن پاس گل است برای باشگاه استقلال چنین بندی را گنجانده و جالبتر اینکه در 10 هفته گذشته حتی عرضه یک پاس گل هم نداشته است!
این مدیریت بهرام افشارزاده است. یکی از قدیمیترین مدیران ورزش ایران که به گفته خودش نیم قرن در این ورزش مدیریت کرده و میداند قلق مدیریت چیست. اما کارنامه او در استقلال نشان داد سطح مدیریت مدیران ورزشی ما در چه حد است. وزیر سابق ورزش در بدترین انتخاب ممکن سراغ افشارزاده رفت اما یکی از بهترین کارهایش عزل این مدیر بود.
با این وجود امروز استقلال و وزارت ورزش ماندهاند با بندهای عجیبی که افشارزاده و توفیقی برای پیروزی در نقلوانتقالات تن به آن دادند. این میتواند بهترین درس برای وزیر جدید ورزش ایران باشد. مسعود سلطانیفر حالا باید چشمانش را باز کند و بهترین انتخاب را دستکم در بدنه فوتبال داشته باشد.
پیروز واقعی نقلوانتقالات را در پایان موعد خریدها انتخاب نمیکنند بلکه در پایان فصل است که مشخص میشود کدام مدیران با چه هزینههایی چه عناوینی را کسب کردند. اگر قرار بر استفاده از مدیران پرخرج بود که همین علی فتحاللهزاده بهترین مدیر دم دست است که میتواند با خرج میلیاردها تومان دستکم تیمش را فاتح یک جام کند. کاش مجلس نهم درباره گزینه نخست وزارت ورزش و جوانان همان کاری را میکرد که مجلس دهم کرد. این آزمون و خطا هزینه گزافی را روی دست بیتالمال گذاشت.