نسلی که سپر بلای موسیقی پاپ شد و خودش جا ماند
هرازنو: موسیقی پاپ ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 به مدت 15 سال به حاشیه رفت تا اینکه در اوایل دهه 70 شمسی چند سال پس از پایان جنگ تحمیلی و سیاستگذاریهای متفاوت دولتهای سازندگی و اصلاحات، صدور مجوز به اینگونه از موسیقی یکبار دیگر از سر گرفته شد.
در آن ایام خوانندگان موسیقی پاپ به دو دسته تقسیم میشدند. دسته اول این خوانندگان، چهرههای مطرح موسیقی پاپ در پیش از انقلاب بودند که با پیروزی انقلاب اسلامی، ماندن را به ترک وطن ترجیح دادند و برای اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد تلاش کردند و دسته دوم خوانندگان جوانی بودند که بهیکباره از دل رادیو و تلویزیون برآمدند و قطعات پاپ متفاوت خود را به گوش مردم رساندند. اتفاقاً این دسته از خوانندگان که بعدها از آنها به عنوان خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب یاد شد، به موفقیت بیشتری از خوانندگان قدیمی پاپ ایرانی رسیدند و رفتهرفته به شهرت ویژهای رسیدند.
طی سالهای اخیر همواره بر سر آنکه نخستین خواننده پاپ بعد از انقلاب چه کسی بوده، بحثهای فراوانی صورت گرفته و نام چند خواننده از جمله خشایار اعتمادی و محمد اصفهانی دراینباره مطرح شده است، اما این مسئله چندان حائز اهمیت نیست، چون در آن سالها بهیکبار در برهۀ زمانی کوتاهی حدود 10 خواننده جوان رشد کردند که همه آنها تواناییهای خاصی داشتند. نسل اول خوانندگان پاپ بعد از انقلاب، معمولاً فعالیتشان را از تلویزیون سر میگرفتند و بعضاً عدهای نظیرمانی رهنما به عنوان خواننده تیتراژ فیلمهای سینمایی نیز معرفی میشد تا اینکه در نیمه دوم دهه 70، نخستین آلبومهای موسیقی پاپ بعد از انقلاب با صدای ستارههای انگشتشمار این عرصه به بازار موسیقی ارائه شد.
فصل شکوفایی و رکوردشکنی نسل اولیها
نخستین آلبومهای موسیقی پاپ بعد از انقلاب با به روی کار آمدن دولت اصلاحات در نیمه دوم دهه 70 به بازار موسیقی ارائه شدند. البته پیش از آن خوانندگان پیشکسوتی چون فرهاد، مازیار، محمد نوری و کوروش یغمایی آلبومهایی را منتشر کرده بودند که عمدتاً شامل نسخههای ضبطشده کنسرت و یا پکیج جمعآوریشده تکآهنگهای پیش از انقلابشان میشد، ولی تا آن زمان هیچ خوانندهای از نسل اول موسیقی پاپ موفق به اخذ مجوز نشده بود.
در سال 76، محمد اصفهانی خواننده مشهور موسیقیهای پاپ و سنتی، اولین آلبوم رسمی و مستقل خود را تحت عنوان “گلچین” منتشر کرد و پس از آن با انتشار آلبومهای “حسرت” و “فاصله” به شهرت بیشتری رسید تا اینکه در سال 81 آلبوم “نون و دلقک” را که یکی از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی ایران است، روانه بازار موسیقی کرد. شادمهر عقیلی از پدیدههای دیگر موسیقی آن سالها بود که ابتدا در سال 76 با آلبوم بیکلام “بهار من” به موفقیت رسید و سپس با آلبومهای “مسافر”، “دهاتی” و “پر پرواز”، آمار فروش فوقالعادهای به جای گذاشت؛ به طوری که آلبوم “مسافر” از این خواننده کماکان پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی پاپ ایران است.
همچنین در سال 77، خشایار اعتمادی از پیشگامان موسیقی پاپ بعد از انقلاب آلبوم “غریبه” را منتشر کرد. در سال 78 نیز آلبومهای “خواب گریهها” با صدای قاسم افشار، “همکلاسی” با صدای امیر تاجیک و “غریبه” با صدای امیر کریمی روانه بازار شد. علاوه بر آن در همین سال، علیرضا عصار نیز به عنوان خوانندهای با صدای متفاوت و حماسی با آلبوم “کوچ عاشقانهها” در کشور به شهرت رسید. یک سال بعد و در سال 79 نیز گروه آریان و حمید حامی نخستین آلبومهای رسمی خودشان را منتشر کردند که آلبوم گروه آریان با نام “گل آفتاب گردون” پرفروش شد. همچنین در همین سال، سعید شهروز دومین آلبوم رسمی خودش با نام “غزلک” را منتشر کرد که تاکنون نیز جزو پرفروشترین آلبومهای موسیقی پاپ بعد از انقلاب است. او پیشتر و در سال 78 آلبومی تحت عنوان “پسرای مشرقی” منتشر کرده بود.
ظهور خوانندگان جدید و بهاری که خزان شد
پس از دوران شکوفایی خوانندگان پاپ در اواخر دهه 70، ستارگان نسل اول پاپ بعد از انقلاب در دهه 80 خیلی زود به فصل پاییز دوران حرفهای خود نزدیک شدند. البته این اتفاق در مورد تمامی خوانندههای نسل اول رخ نداد و خوانندهای چون محمد اصفهانی همچنان به واسطه تیتراژهای تلویزیونی و حتی آلبومهای خوبش، به حضور موفق خود ادامه داد، اما به غیر از اصفهانی یا حمید حامی و حتی شادمهر عقیلی که به خارج از کشور عزیمت کرد، سایر خوانندگان پاپ آن دوره، رفتهرفته به انزوا کشانده شدند. شاید علت اصلی چنین خزان زودرسی، بهار خوانندگان نسل جدید از جمله خوانندگان صدا مخملی بود. در آن سالها فریدون آسرایی، بنیامین بهادری و حمید عسکری با صداهای متفاوت و آرامتری که تا آن زمان کمتر در موسیقی پاپ استفاده شده بود، آلبومهای بسیار پرفروشی ارائه کردند که باعث شد خوانندگان نسل اول پاپ کمتر به چشم آیند.
همچنین در آن زمان ناخودآگاه مکتبی تحت عنوان “واسوخت” به وجود آمد که بنا بر آن طی سالهای 81 تا حدوداً 85، قطعات موسیقی پاپ متعددی با ترانههایی با محتوای ضد عشق و نفرین تولید شد که به شدت مورد استقبال نسل جدید هواداران موسیقی در دهه 80 قرار گرفت. محسن چاوشی، محسن یگانه و حامد هاکان از جمله خوانندگانی بودند که چند قطعه موسیقی واسوختی عرضه کردند و به شدت پر طرفدار شدند. البته چاوشی و یگانه در سالهای بعدی فعالیت حرفهایشان راه خود را از این مسیر جدا کرده و به سمت اشعار پربارتری رفتند، کما اینکه چاوشی بعدها به سعدی و مولانا رسید.
البته تمامی علل افول خوانندگان نسل اول پاپ بعد از انقلاب را نمیتوان در ظهور خوانندگان جدید خلاصه کرد، بلکه افت کیفیت آلبومهای جدید موسیقی این خوانندگان نیز در این اتفاق بیتأثیر نبود. به عنوان مثال خوانندگانی نظیر سعید شهروز، خشایار اعتمادی و حتی گروه آریان که آلبومهای پرفروشی را در اواخر دهه 70 منتشر کرده بودند، در نیمه اول دهه 80 هم همچنان پرکار بودند اما دیگر آلبومهایشان به مانند گذشته به فروش نمیرسید که شاید عدم ایجاد تنوع باعث چنین اتفاقی شد.
مظلومیم، سپر بلا شدیم و قربانیمان کردند!
آنچه در میان عموم مردم به عنوان دلایل افت خوانندگان پاپ نسل اول انقلاب شناخته میشود با دلایلی که خود این خوانندهها برای کاهش محبوبیتشان بیان میکنند، تقریباً متفاوت است. در میان این خوانندگان عدهای معتقدند که باندبازی و مافیا در موسیقی باعث شده که دیده نشوند. حمید حامی سردمدار این نوع نگرش است. او معتقد است مردم داخل ایران به موسیقی فاخر علاقهای نشان نمیدهند و برای همین است که اجراهایش را سعی میکند در خارج از کشور برگزار کند. امیر کریمی نیز دیگر خواننده نسل اول پاپ است که تقریباً اعتقادی چون حامی دارد. کریمی نیز معتقد است که برای جلوگیری از موفقیت همنسلهای او، برنامهریزیهای جدی صورت میگیرد وگرنه اگر او بخواهد در شرایط برابر کار کند، 70 درصد خوانندههای نسل جدید را باد خواهد برد!
قاسم افشار دیگر خواننده باتجربه پاپ، علت عقب ماندن همنسلیهای خودش از سطح اول موسیقی کشور را فضای آشفتهبازار موسیقی در یک دهه اخیر میداند. او دراینباره به ایده آل گفته است: “در این سالها به موسیقی اهمیتی داده نمیشد و تعهدی نسبت به تولید آثار موسیقایی وجود نداشت. این عوامل باعث شد بچههای همنسل من دچار یک دلزدگی شوند. خود من هم از فضای حاکم بر موسیقی در سالهای اخیر دلزده شدهام.” امیر تاجیک نیز معتقد است که نسل او طی این سالها حمایت نشده و حالا برای بازگشت به روزهای خوبش نیاز به حمایت بازوهای اجرایی توانمند دارد. تاجیک دراینباره خطاب به جامعه موسیقی گفته است: “اهالی موسیقی خوب میدانند زمانی که ما وارد کار شدیم زحمتهای فراوانی برای گسترش موسیقی پاپ توسط همنسلان من صورت گرفت. ما با تمام جوسازیهایی که در آن سالها وجود داشت، سپر بلا شدیم و هرکدام به سهم خود کاری کردیم که موسیقی پاپ به یک جریان مؤثر موسیقایی تبدیل شود.”
همچنین سعید شهروز یکی از برجستهترین خوانندههای پاپ نسل قدیم که سابقه فروش میلیونی با آلبوم “غزلک” داشته اما آلبوم آخر او با استقبال مواجه نشده است، از اصلیترین معترضها به اتفاقاتی است که باعث شد نسل او به انزوا کشانده شود. البته شهروز معمولاً در صحبتهایش نسبت به علاقه مردم به خوانندگان نسل جدید انعطاف بیشتری نشان میدهد و سلیقه مخاطبان جوان موسیقی را ملامت نمیکند اما معتقد است که نسل او قربانی شده تا نسل جدید با استفاده از تکنولوژی به موفقیت برسد. شهروز دراینباره به موسیقی ما میگوید: “در زمان ما انتخاب برای مردم راحت بود. در دوره ما کلاً شاید ده خواننده بود و مردم خیلی راحت میتوانستند انتخاب کنند. آن زمان اطلاعرسانی تا این حد جدی نبود و خبری از فیسبوک و اینترنت و این چیزها هم نبود. نسلهای قبل هر چقدر هم قوی بودند و کارشان شاهکار هم که بود، هرگز نمیتوانستند در مقابل این تکنولوژی حرفی برای گفتن داشته باشند. همیشه گفتهام که نسل اول موسیقی پاپ مظلوم واقع شده است.”
شرایط فعلی بازماندگان نسل اول پاپ
از میان نسلاولیهای موسیقی پاپ بعد از انقلاب، مرحوم ناصر عبدالهی در سال 85 به دیار باقی شتافت و شادمهر عقیلی نیز بنا بر دلایلی کشور را ترک کرد و ادامه فعالیتهای هنریاش را به خارج از کشور برد. گروه موسیقی آریان نیز چندی پیش پس از حدود یک و نیم دهه فعالیت موسیقیایی، از هم فروپاشید و هر کدام از اعضای آن به صورت انفرادی به کارشان ادامه دادند. به غیر از این موارد، خوانندگان دیگر موسیقی پاپ دهه 70، هماکنون در کشور حضور دارند و هر کدام شرایط مختلفی را میگذرانند.
در این بین امیر کریمی و قاسم افشار دو خوانندهای بودند که ترجیح دادند فعالیت موسیقیاییشان را محدود کنند تا شرایط و اوضاع برای حضور دوبارهشان در موسیقی فراهم شود. بنابراین این دو خواننده در دهه 80 با انتشار فقط یکی دو آلبوم، بسیار کمکار شدند و در دهه 90 نیز همچنان به این روال ادامه دادند. همچنین علیرضا عصار و مانی رهنما نیز به مانند کریمی و افشار کمکار شدند، با این تفاوت که این دو خواننده کنسرتهای موسیقیشان را تعطیل نکردند. هماکنون نیز این دو خواننده هر کدام برنامههای جداگانهای برای فعالیت در عرصه موسیقی و انتشار آلبوم جدید دارند.
خشایار اعتمادی که در دهه 70 بسیار پرکار بود، در دهه 80 از تعداد آثار منتشرشدهاش کاسته شد و در دهه 90 فقط یک آلبوم منتشر کرد. این خواننده در زمینه کنسرت نیز بسیار کمکار بود، چرا که به جز چند اجرا که آخرینش در سال 88 بود، کنسرت خاصی نیز برگزار نکرد. البته اعتمادی در سال جاری پس از هفت سال، مجوز اجرای 14 کنسرت در سراسر کشور دریافت کرد. سعید شهروز نیز که تا سال 87 موفق به انتشار هشت آلبوم موسیقیایی شده بود، از آن به بعد فقط یک آلبوم در سال 94 منتشر کرد تا همین دوری هفت ساله نشان دهد که اوضاع بر وفق مراد خواننده پرطرفدار دهه 70 نیست. البته شهروز هماکنون سعی دارد با تولید آلبوم جدید دیگری، دوری چند سالهاش و همچنین عدم موفقیت آلبوم آخرش را جبران کند.
کاور آلبوم
شاید بتوان گفت اکنون در میان خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ، حمید حامی و دکتر محمد اصفهانی شرایط و اوضاع بهتری دارند. حامی علیرغم تمامی اعتراضات و جدلهایی که بر سر نوع موسیقی شنیداری مخاطبان ایرانی دارد، هنوز مخاطبان بسیاری دارد و شرایطش به جایی نرسیده که ترجیح بدهد مدتی را به سکوت و کمکاری بنشیند. حامی تقریباً به فاصله متوسط هر سه سال یکبار، یک آلبوم استودیویی منتشر میکند و به اجرای کنسرت در داخل و خارج از کشور نیز میپردازد. این خواننده هماکنون دو آلبوم موسیقی جدید در دست تولید و انتشار دارد. همچنین محمد اصفهانی را میتوان موفقترین خواننده فعلی از میان خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب دانست که همچنان طرفداران خود را حفظ کرده است. او طی سالهای گذشته روند انتشار آلبوم خود را حفظ کرده و به اجرای کنسرت نیز میپردازد. همچنین این خواننده پاپ کشور طی سالهای اخیر با خواندن چند تیتراژ تلویزیونی و سینمایی، صدایش را از این تریبونها نیز به گوش مخاطبان موسیقی رسانده است.