باسمه تعالی
هرگاه کلمات آموزش و پرورش جایی نقش می بست انگار صفحه ای از ترنم آوای آسمانی قرآن به شمیم آینده سازان و امید انقلاب و کشور به مشام می رسید وعزت و عظمت آنرا مقام اولیاء الهی و انبیاء یعنی کلمه زیبا و مقدس معلم تکمیل می کرد که تسکین بخش ، هادی و امین و آرام دل جامعه محسوب میشد.
اما…!!چه شده هرچه از عمر وزارت آموزش وپرورش می گذرد بر چالشها و رنج های مردم افزوده می شود که فقط چند نکته درد آلود محضر اساتید مدیران کل و وزیر محترم عرض می نما ییم و امیدواریم به افکار عمومی که همه سرمایه وهستی زندگی یعنی فرزندان دلبندشان را به آنها سپرده و اعتماد کردند،پاسخی درشان و صادقانه در محضر امام و شهداء بیان فرمایند.
الف)دغدغه های ثبت نام و مراحل اول تحصیلی(بماند دغدغه های زمان تحصیلی از جمله فضای مدرسه ،فرهنگی،فیزیکی،تبلیغات های خصوصی و…)
- هزینه گزاف ثبت نام: جالب است که تمامی مسوولان این وزارت خانه در جراید و صدا و سیما بارها تاکید می کنند که اصلا هیچ مدیری حق دریافت پول برای ثبت نام به هر عنوانی ندارد ولی عملا از مردم پول دریافت میکنند.
جالب تر اینکه باز مسوولان این وزارت خانه بیان می کنند با مدیران خاطی که برای ثبت نام پول دریافت کنند برخورد قاطع میکنیم.
واقعا این مسوولان می خواهند صداقت به فرزندان ما بیاموزند ، این معنی پرورش می باشد ؟
- دغدغه هزینه ثبت نام کم بود که به بهانه لباس یکنواخت،تهیه لباس اجباری فرم مدرسه باهزینه های دو برا بر آنچه که تولید کنندگان واقعی زحمتکش و قانع خیاطی نرخ میدهند .ولی آموزش و پرورش،اولیا را به اجبار به طرف افراد غیر متخصص(غیر تولیدی ها)سوق می دهند با قیمت دو برابر کارشناسی ارائه می دهند شاید می خواهند به پورسانت چند درصدی خودشان برسند.
حال بماند هزینه گزاف لباس مدرسه که اصلا رعایت شان و منزلت اولیاء ودانش آموزان هنگام تحویل و پرو صورت نمیگیرد از جمله مکان های تحویل و پرو لباس،آدرس های ناخوانا وپستو ها و دخمه ها که جسارت نباشد باعرض شرمندگی عرض کنم بیشتر آنها وضعیتش ازمرغداری ها بدتر است. - دغدغه فوق الذکر کم بود که زمان بندی و محله سکونت دانش آموز،روندی را پیش از ثبت نام ایجاد کرد که متاسفانه اولیاء طوری درگیر موضوع شدند که از این رفتار آموزش و پرورش به ناکجاآباد ها هدایت شدند. موضوع گواهی محل سکونت چالشی را ایجاد کرد که فشار شدیدی به مراجع ذی صلاح جهت دریافت گواهی محل سکونت از شوراها و پایگاه ها وهیئت امنا مساجد و…گواهی محل سکونت نداشته را درخواست کنند.سوال اینجاست چرا نباید توزیع مدیران ومعلمان برجسته علمی در محلات مختلف عادلانه باشد که منجربه دغدغه اولیاء وعدم اعتماد به نظام آموزش وپرورش گردد و این بی توجهی به تذکر موکد روایات وکلام امام ورهبری است که می فرمایند:بترسید از روزی که مردم از نظام سلب اعتماد کنند.
- در قلب تلویزیون چهره های دلربای مدیران ومحققان آموزش وپرورش نمایان می شود که با الفاظ فاخرشان بیان مینمایند ما با هزاران ساعت تحقیق وپژوهش به چنان سیستم آموزشی دست یافتیم که هیچ دوره ای از دولت گذشته توفیق دست یابی به این ایده برتر وممتاز رانیافته(هر دولت تازه ای توپ را به زمین دولت گذشته می اندازد)
– حذف آمادگی اما اجبار ثبت نام درمهدکودک ها وغیرانتفاعی ها
– حذف نمره یا توصیفی
– شش سه سه و.. - واما!!متاسفانه معضل بسیار دردآور انتخاب رشته که پرخسارت ترین معضل روحی و روانی نسل جوان دانش آموز کشور را به خود تخصیص می دهد که اگر به فریاد این نسل پرخروش و فعال و سرمایه ملی علمی کشور بعنوان نه فقط دغدغه،بلکه یک درد نگاه نکنند فاجعه ی عظیم روحی و روانی و سرخوردگی نسل جوان دبیرستانی،مارا فراخواهد گرفت که جبران ناپذیر خواهد شد در این جا فقط کافی است وزیر محترم بفرمایند وقتی جوانی معدل آن بیشتر از 18 میشود یعنی دارای هوش بیش از 90 درصد بار علمی موثر است چرا اجازه انتخاب و تعیین تکلیف رشته و آینده خود را نداشته باشد…!؟
- باتوجه به این که خود مدیران محترم وزارت آموزش و پرورش با هزاران ساعت تحقیق و پژوهش به این نتیجه رسیدند که دیگر نمره نباید ملاک سنجش و ارزیابی باشدوتوصیفی ملاک عمل دانش آموزان شود و…!
- حالا چرا به دنبال معدل20 جهت اختیار انتخاب رشته می گردند وو…
- وزیر محترم،دیگر نمی توان گفت مطالب زیاد است!یادرد زیاد هست!و…!جناب وزیر،جناب مدیر کل،جناب پژوهشگر،داریم عرض میکنیم نگرانی اولیا ودردمندان به آموزش و پرورش زیاد شده است .بترسید از اشک و آه مظلوم ،آن هم جوان یا خانواده ای که به دلیل نداشتن پول و پارتی ،اجازه و اختیار انتخاب رشته نداشته باشد ولی همسایه دیوار به دیوارش با ضریب هوشی و معدل ونمرات کمتر به او بخندد ودر هر رشته ای که مستحق آن نیست،راحت وارد شود…!!؟؟
- در آخر،اگر دل دردمندی را به درد آوردیم مارا ببخشید.اگر گوش شنوایی هست درد مردم را به آنها برساند تا فردای قیامت شرمنده امام و شهدا نباشیم.
من التبع الهدی
سعید همایونی
مسول حلقه مودت امام و شهدا
يكي از اثار چهره هاي انساني و مومن ومعتقد به مردم ؛حضور در عر صه هاي اجتماعي و…وعكس العمل به محيط اطراف است ؛خوب را ديدن و در تحسينش عكس العمل نشان دادن ودر مقابل اعو جا جا ت مردانه بپا خواستن و واكنش نشان دادن است سعيد ما ديروز و امروز ش اين چنين بوده است آن زمان كه هنر جوي ممتاز به لحاظ اخلاقي در هنرستان شهيد بهشتي بوده اند و تا امروز كه براي خود مرد روزگارانندو در بسياري از گروه هاي سياسي آمل فعال مايشائند وحضور اورا مشاهده مي كنيم ؛ديروزدر جنگ عليه منافع ملي ومردم و ميهن ما مر دانه حضور داشت و خود جانباز پا ك اين ديار است ودر دفاع از ارزشهاي انقلاب و شهدا و همرزمانش هيچگاه گو تاه نمي آيد ودركار در نظام بانكي خود از اولين منتقدين كه بانك براي رهايي از آزادگيش با پيش خرد خدمتتش رضايت داده و امروز گر چه با معلمي و تدريس فاصله دارد خود منتقد مودب و بزرگ آموزش و ژرورش شده و سخن از اصلاحش مي زند كه انشائ الله مسئو لين به گوش وهوش مي باشند و تحليل هاي اين عزيز را به تحليل مي برند؛خدا يار و نگهدار ايشان و هر شهروند آزاده اي باشد كه سخن از اصلاح و تغير مي زند و ركود و تو قف ودر جا زدن و واپسگرايي صرف را دوست ندارد هم پاسبان ارزشهاست و هم نگاه به آينده دارد تا جامعه را از قافله عقب ماندگي نجات دهد و مي دانيم بهترين انسانها و مديران آناني هستند كه با توجه به ارزشهاي گذاشته و با عنايت به آينده حال جامعه را مي سازند و پل ار تباطي ديروز و امروز و فرداي جامعه هستند و سعيد مان يا همان سعيد همايوني مان كه بخت همايون همراهش باد اين چنن است آيا نه چنين است شما چه فكر مي كنيد !؟