ممکن است انسان گهگاه یا همواره از خود و خدایش بپرسد که چرا آفریده شده است؟
سوالی که انسانها از خود و خداوند میپرسند، قبل از خلق شدن؛ فرشتگان از خداوند متعال پرسیدند. آن ها به نوعی اعتراض گونه از خداوند خواستند تا علت آفرینش انسان را بگوید و اینکه چرا او را خلیفه خود بر روی زمین نام می نهد در حالی که هر لحظه این فرشتگان حمد و تسبیح خداوند را میگویند.
پاسخی که خداوند به آن ها در آن لحظه فرمود: من چیزی را (از جانشین قرار دادن انسان) میدانم که شما نمیدانید!
خداوند در آیه 30سوره مبارکه بقره میفرماید: «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ؛ آن زمان را یاد آر که پروردگارت به فرشتگان گفت: به یقین جانشینی در زمین قرار میدهم. گفتند: آیا موجودی را در زمین قرار می دهی که در آن به فساد و تباهی برخیزد و به ناحق خون ریزی کند و حال آن که ما تو را همواره با ستایشت تسبیح می گوییم و تقدیس می کنیم. [پروردگار] فرمود: من [از این جانشین و قرار گرفتنش در زمین اسراری] می دانم که شما نمی دانید.»
برای نخستین بار پیش از آفرینش انسان هایی هوشمند مانند ما ، خداوند پشت آدم را می گیرد و پاسخ فرشتگان را میدهد. پاسخی لطیف و تامل برانگیز که هر انسان خردمند و اهل دلی را دگرگون میکند.
شاید دلیل این باشد که فرشتگان شهوت و غضب و نیازهای گوناگون در وجودشان راه ندارد و از طرفی هم شیطانی نیست که بخواهد آن ها را از مسیر درست به جاده خاکی بکشاند، اما انسان مومن هم عبادت میکند هم شیطان و نفسش به خواست های گوناگون ترغیبش میکند! اطاعت و فرمانبردارى این موجود طوفان زده کجا؟ و عبادت آن ساحل نشینان آرام و سبک بار کجا؟!
آری بسیار زیبا و لطیف است پاسخ خداوند و طبیعی است که همه فرشتگان به جز ابلیس قانع شوند از پاسخ آفریدگار آسمانها و زمین.
حال ما انسانها در قبال این حمایت همه جانبه برای آفرینشمان، حس بودن و زیبایی دنیای اطرافمان چه تحویل خداوند داده ایم؟ آیا وقت آن نیست که بعد از این همه شکایت از خواستههای دنیویمان، از خودمان نزد او شکایت کنیم؟
دنیا و خواسته ها سوار بر ما هر طرف که میخواهند میروند، به سمت قدرت، فقر، آزار حیوانات، شهرت، ماشین دار شدن، خانه دار شدن، به هر طریقی همسر اختیار کردن، از هر راهی دست در جیب دیگری کردن و هزاران زرق و برق دنیوی دیگر.
هدف هایی که ما انسان ها دنبال میکنیم برای پیشرفت در تحصیل، برای رفاه نسبی داشتن و تشکیل خانواده خوب است و به نوعی ارزش های دنیوی انسان را می سازد، اما این ارزش ها زمانی رنگ می بازد که رنگ خدایی نپذیرد.
خداوند هدف از آفرینش جن و انسان را عبادت و اطاعت می داند و در آیه 56 سوره مبارکه ذاریات می فرماید : «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ و جن و انس را نیافریدم جز براى آنكه مرا بپرستند.»
هدف فراموش شده نزد ما انسانها، که تا زندهایم برای خواسته هایمان می جنگیم.تلاشی که در نهایت چیز زیادی را عایدمان نمیکند.
خداوند در سوره مبارکه تکاثر بار دیگر به انسان هایش نهیبی می زند و می فرماید: «أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُر، حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ» تکاثر و مفاخره کردن و مسابقه دادن در کثرت مال و امکانات دنیایی شما را مشغول کرد به خود و باز داشت از توجه به خدای متعال.
لهو آن است که انسان را از توجه به حضرت حق و از امور مهم باز میدارد و شاید در اصطلاح قرآن هر چه دل مشغولی ما باشد و از توجه و یاد حضرت غافلمان دارد، حتی اگر در نگاه ما کار مهمی نباشد.
خداوند متعال مهربان تر از پدر و مادر می خواهد تا بهترین راه ها نصیب بندگانش شود و در نهایت به سمت بهترین جایگاه یعنی رضایت خداوند و نزدیکی او برسند. چه افتخاری بالاتر از این که به نزدیکی مقام پادشاه آسمانها و زمین برسیم؟ آیا کسی این را نمیخواهد؟
گزارش از پوریا سلیمان زاده