مرگ هاشمی نژاد مرگ یک ژورنالیست واقعی بود؛ این روزها تعداد ژورنالیست های واقعی کم شده، روزنامه نگاری که ترجمان مفاهیم دشوار به زبان ساده برای مردم و فکرسازی و بسط اندیشه بوده، این روزها از ماهیت واقعی اش فاصله گرفته و تبدیل به کولاژ شده، ژورنالیست ها امروز بی نیاز از مطالعه و تفکر و تدقیق، با کنار هم چیدن واژه ها و کپی برداری مضامینی که در صفحات مجازی به چشم کشیده اند، ترکیبی را ارئه می کنند که تازگی و طراوت ندارد و جالب اینکه از همین ترکیب ناهمگون بیشترین بهره برداری تبلیغاتی را می کنند.
هاشمی نژاد رمان نویسی که در ژانر نوار « فیل در تاریکی» نوشت و دست به ترجمه می زد و البته در نقد ادبی هم ید طولایی داشت، او بر آثار نویسندگان مطرحی چون؛ ابراهیم گلستان، سیمین دانشور و…نقدهایی اصولی و جاندار نوشت، هاشمی غیر این ها مصاحبه گر قهاری بود، از جمله گفت و گوهای کم نظیر او می توان به گفت و گویش با گلشیری اشاره داشت که کلاس آموزشی از چگونگی تسلط بر مصاحبه شونده است، او به واسطه مسلکی که داشت گوشه نشین بود و از سر اتفاق ازبسیاری آفات در امان بود، کیمیای امثال هاشمی نژاد اما در دو نکته خلاصه میشد؛ «علم» و «بی غرضی»، ژورنالیسم امروز ایرانی این دو را به شدت کم دارد.