بنگاه هایی هم از نقاط مختلف شهر سربرآورده اند که، در قبال چند ده میلیون تا چند میلیارد تومان، صفر تا صد مراسم و درواقع روند کسب هویت را مدیریت و اجرا می کنند. بیایید درباره فوت و فن کار پای صحبت محسن مالجو، مدیر یکی از موسسات عهده دار تشریفات جشن عروسی، بنشینیم. او که کارشناس ارشد رشته مطالعات زنان است و خود را معتقد به برابری زن و مرد می داند، تاکید می کند که این کار را فقط برای کسب درآمد انتخاب کرده است. مالجو، برخلاف کنیه اش، فقط به مال و منال فکر نمی کند و منتقد رویکرد زوج ها و خانواده هایشان به اشکال غلوآمیز این مراسم است.
از چه زمانی مردم تصمیم گرفتند برگزاری مراسم عروسی شان را به دست تشریفاتی ها بسپارند؟
اگر بخواهم نگاه تاریخی به این موضوع داشته باشم، تا همین 12، 13 سال پیش عموم خانواده ها مراسم عروسی را خودشان برگزار می کردند تا هزینه های آن کمتر شود. مثلا در مورد عروسی خاله های خودم، دایی ام میوه را می گرفت، شوهرخاله ام شیرینی را و مادرم هم غذا درست می کرد. خودشان هم از مهمان ها پذیرایی می کردند. درواقع خانواده درجه یک بیشتر مشغول برگزاری مراسم بودند، البته با خستگی های خیلی زیاد.
جلوتر که آمدیم، بنگاه هایی که قبلا شاد کردن مراسم و فرستادن مطرب و… را برعهده داشتند وظایفشان بیشتر شد و مسئولیت های بیشتری را از دوش خانواده برداشتند و خودشان در قبال دریافت وجهی غذا را تامین کردند، و ظروف و صندلی مراسم را آوردند و چیدند. ولی باز هم این اتفاق در خود خانه ها می افتاد. البته این را هم بگویم که افرادی که وضع مالی بهتری داشتند از همان 23، 24 سال قبل از خدمات این بنگاه ها استفاده می کردند.
به مرور با افزایش تعداد مهمان ها و تشریفاتی تر شدن مراسم عروسی، دیگر خانه ها جای برگزاری مراسم نبود و مراسم عروسی به بیرون از خانه ها منتقل شد. البته من اینجا در مورد تالارها حرف نمی زنم چون تالارها که به صورت رسمی از زمان خیلی قدیم هم وجود داشتند. اما در کنار این تالارها، فضاهای دیگری شکل گرفت، مثلا باغ های اطراف تهران، که آن اوایل از سمت چیتگر شروع به اجاره دادن جا برای برگزاری مراسم کردند. ولی باز هم افراد خودشان کارهای برگزاری مراسم را انجام می دادند. ولی باز جلوتر که می آییم، این بنگاه ها کارشان خیلی بیشتر می شود و کم کم گروه کارگر تبدیل می شود به گروه مهماندار و روز به روز هم میزان تشریفات در مراسم بیشتر می شود.
افزایش تشریفات سلیقه و اراده تشریفات چی ها بود یا خواسته مشتری ها؟
ابتدا کار تشریفات چی ها بود. چون تعداد بنگاه های تشریفاتی زیاد نبود، برای رقابت با هم سعی می کردند کارهای قشنگ تری ارائه بدهند. از حدود هفت سال پیش با بیشتر شدن دسترسی به اینترنت و همه گیر شدن آن، داستان تشریفات هم سرعت گرفت. ولی در دو سال اخیر، با آمدن وایبر، تلگرام، اینستاگرام و چیزهایی مثل این، فشار برای تشریفات بیشتر از سمت عروس و دامادها وارد شده است. چون افراد ماهواره و فیلم های ترکی نگاه می کنند، به اینترنت و وایبر و تلگرام هم که دسترسی دارند و خودشان شروع به جست و جوی مدل های جدید می کنند، مثلا طراحی میز، نوع تزیین سالن، نوع گل های استفاده شده.
این روزها هم که سرعت تغییرات در تشریفات مراسم با سرعت نور یکی است، هر ماه یک چیز جدید می آید و ما هم که بنگاه های تشریفاتی داریم باید سعی کنیم خودمان را به روز کنیم وگرنه مشتری را از دست می دهیم. الان فشار دو طرفه شده است، هم عروس و دامادها به تشریفاتی ها فشار می آورند هم خود تشریفاتی ها در رقابت با همدیگرند.
اما به نظر می رسد در خارج از کشور مراسم ساده تر برگزار می شود.
در خارج از کشور چون اکثر این مراسم در فضای باز سبز، در چمن و در روز برگزار می شود، همه چیز خوشگل تر به نظر می رسد و یا سالن های شیک برای مراسم دارند. ولی ما در ایران بیشتر مراسم را در سالن های بسته می گیریم و مردم اینجا هم برای مراسمشان دنبال زیبایی هستند. پس باید با ساخت و طراحی دکور و چیدمان سعی کنیم به این چارچوب بسته و به مراسم زیبایی بدهیم، مجبوریم از گل و لوازم بیشتر و شیک تری استفاده کنیم و همین هزینه مراسم را بالاتر می برد.
فکر می کنید چرا گرایش به سمت تشریفاتی تر شدن مراسم روز به روز بیشتر می شود؟
مسئله اینجاست که انگار افراد هویتشان را بیشتر از مراسم عروسی شان می گیرند. الان عروس ها می خواهند پز بدند که شوهرشان چقدر ایده آل است، و دامادها هم می خواهند نشان بدهند که به عنوان یک مرد توانسته اند نسبت به باجناق یا پسر خانواده و پسرخاله و… هزینه بیشتری برای مراسم عروسی بکنند.
وقتی که مراسم خوبی برگزار می شود، داماد احترام بیشتری در خانواده کسب می کند، هم در خانواده خودش و هم در خانواده عروس، البته در خانواده عروس بیشتر. امکان دارد که همین افراد وضع مالی خیلی معمولی ای داشته باشند، حتی نیاز داشته باشند که پولشان را برای خرید ماشین یا اجاره خانه بهتری هزینه کنند ولی آن را صرف مراسم عروسی می کنند تا بگویند ما خیلی آدم های خوشبختی هستیم. خلاصه اینکه افراد در شب عروسی شان هویت یابی می کنند، یعنی اگر می خواهند خودشان را و شناسنامه ای از خودشان را به دیگران نشان دهند، انگار فقط در شب عروسی وقت این کار را دارند. به همین خاطر، مدام ریخت و پاش و زرق و برق مراسم عروسی بیشتر می شود.
عروس و دامادها برای انتخاب و سفارش مراسم عروسی شان تنها می آیند یا با خانواده هایشان؟
عروس و دامادهایی که وضع مالی بهتری دارند و دستشان بازتر است تنها پیش ما می آیند، ولی آنهایی که وضع مالی معمولی تری دارند و هزینه عروسی شان باید کنترل شود، همراه با پدر و مادرهایشان می آیند.
وقتی هزینه های مراسم ایده آلی را که در ذهن دارند برایشان محاسبه می کنید، چه واکنشی به قیمت نهایی نشان می دهند؟ مراسم ارزان تری را انتخاب می کنند؟
عکس العمل ها خیلی متفاوت است. چون تعریفی که افراد از ایده آل در ذهنشان دارند با هم متفاوت است. مثلا برای یک زوج، 70- 80 هزار تومان هزینه غذا برای هر نفر خیلی ایده آل است و برای زوج دیگری خیلی پایین است. می خواهم بگویم این که بهترین شب زندگی شان چطور ساخته می شود نسبی است، چون برای هر زوج، با توجه به بودجه بهترین شب زندگی شان ساخته می شود. ولی تا جایی که به خاطر می آورم، اکثر می گویند ما این میزان پول نداریم ولی بهترین را می خواهیم. بنابراین می گردند تا بتوانند با توجه به بودجه شان بهترین خدمات را پیدا کنند.
مواردی هم بوده که عروس به داماد گفته این هزینه را نکنیم، با آن ماشین بخریم، سفر برویم. ولی واقعا تعدادشان خیلی کم است. کسانی هم هستند که بحث می کنند، عروس به داماد فشار می آورد که من مراسم بهتری می خواهم، فلان باغ را می خواهم و باید برایم فراهم کنی. دامادهایی را هم دیده ام که در حد متوسط خرج می کنند ولی هزینه را به عروس بالاتر می گویند و به من می سپارند که جلوی خانواده عروس هزینه واقعی مراسم را نگویم.
شروع زندگی مشترک با دروغ؟
دقیقا همین طور است. تشریفات مراسم دروغ ها را در شروع زندگی بیشتر می کند. موارد داشتم که داماد با من آشنا بوده و گفته که می شود قرارداد الکی برایم بنویسی. مثلا قراردادش 10 میلیون تومان بوده، خواسته برایش بنویسم که 30 میلیون تومان هزینه کرده تا همان را به عروس و خانواده اش نشان دهد.
تعداد زن های خواستار تشریفات بیشتر است یا مردهایی که می خواهند مراسم تشریفاتی داشته باشند؟
احساس می کنم زن ها بیشتر تشریفات می خواهند و مردها هم مجبورند بپذیرند چون می خواهند رضایت زنشان را جلب کنند. مردها به جزییات مراسم توجه کمتری دارند، در حالی که زن ها تا مدت ها در مورد ریز جزییات عروسی اقوام و دوستان و خودشان حرف می زنند، اینکه صندلی ها از چه جنسی بود، گل ها چی بود و…
فکر می کنید زن هایی که جهیزیه بیشتری دارند مراسم عروسی گران تر و تجملاتی تری می خواهند؟
در این مورد اطلاعی ندارم چون ما از میزان جهیزیه عروس ها خبر نداریم. ولی مواردی را دیده ام که داماد وضع مالی اش خوب بوده ولی نمی خواسته برای عروسی زیاد هزینه کند، عروس هم گفته که ببین چقدر بی شعور است، من این قدر هزینه کردم ام ولی این… بعد هم تا جایی که توانستند با هم جر و بحث کردند.
ولی جالب اینجاست که چون هزینه مراسم نامزدی را خانواده دختر می دهد، بیشتر خانواده ها وقتی برای برگزاری مراسم نامزدی پیش ما می آیند دنبال مراسم ارزانی هستند و همه هم می گویند که برای عروسی از لحاظ مالی جبران می کنیم، چون هزینه مراسم عروسی را خودشان نمی دهند.
اکثر دنبال این هستند که خانواده داماد بیشتر خرج کند و خانواده داماد هم می خواهد جلوی خانواده عروس کم نیاورد و نشان دهد که دارد بیشتر خرج می کند. ولی مواردی را داشتم که خانواده عروس به من می گفت آقای فلانی، مراعات داماد را بکن، نمی خواهیم که خانواده داماد اذیت شود. یعنی به فکر این هستند که این هزینه های اضافی باعث روابط بد آینده و تنش بین خانواده ها نشود، ولی واقعا تعدادشان انگشت شمار است.
یک نکته دیگر هم اینکه به نظرم می آید عروس و دامادهای خانواده های متوسط که از خارج کشور می آیند و مراسمشان را در ایران می گیرند خیلی کمتر از داخل کشوری ها دنبال بریز و بپاش هستند و مراسم ساده ای می خواهند، حتی از لحاظ آرایش و لباس عروس. انگار برای آنها نفس رابطه مهم تر است.
شاید نبود ثبات و اطمینان در روابط امروز باعث شده افراد به جای اینکه وقت و انرژی شان را صرف شناخت همدیگر و ساختن زندگی مشترکشان کنند، فقط به این فکر کنند که مراسمی رویایی با هزینه های سنگین داشته باشند؟
نه، فکر نمی کنم این طور باشد. چون وقتی که برای گرفتن مراسم شروع زندگی می آیند به رابطه اطمینان دارند و می خواهند با هم زندگی کنند، به فکر طلاق نیستند. حتی از چند نفر پرسیدم که با شروط ضمن عقد آشنایی دارند، بعد دیدم که دردسر شد، دامادها شاکی شدند و عروس ها هم گفتند که این چه کاری است، زشت است. بین همه مراسمی که در این 12 سال برگزار کردم، سه چهار مورد عروس و داماد داشتم که دنبال هیچ تشریفاتی نبودند، حتی فیلم برداری هم نکردند و یکی از دوستانشان از مراسم عکس می گرفت. جالب این بود که رابطه این عروس و دامادها خیلی قشنگ تر بود. به هر حال چون خودم حساسیت هایی دارم و حواسم به روابط قدرت بین زن و مرد است متوجه این مسائل در برخوردهایشان می شوم.
خودِ رابطه، رابطه بین عروس و داماد، در کجای این مناسبات مالی عجیب و غریب قرار گرفته است؟
خیلی وقت ها رابطه این وسط گم می شود، وقتی بحث ها همه در مورد تشریفات و ظواهر است. بر سر همین ظواهر کار هم هزار تا اختلاف بین خانواده ها و عروس و داماد پیش می آید، سر تاریخ عروسی، محل برگزاری مراسم، شکل مراسم و… حتی بعد از مراسم هم این بحث ها ادامه دارند.
گویا مراسم نوعی ارزش گذاری برای دختر هم هست و باز هم میزان احترام بر حسب پول و مراسم سنجیده می شود.
دقیقا همین طور است. امروز نگرش بخشی از جامعه سرمایه داری شده و به همه چیز نگاه کالایی دارد. همان طور که گفتم این افراد از مراسم هویت می گیرند و به خاطر همین دنبال تشریفات هستند. بعضی ها هم می خواهند با نشان دادن ثروتی که دارند همه را لال کنند، مثلا هزینه مراسمی در دو سال قبل، چهار میلیارد تومان شده بود. عروس برای پرو لباسش چند بار رفت فرانسه و برگشت. تمام مبلمان، دکوراسیون و وسایل فقط خاص این جشن عروسی ساخته شد.
چهار میلیارد تومان؟ بعد از مراسم با این وسایل چه کار کردند؟
می نمی دانم. فقط می دانم که 300 میلیون تومان هزینه گل برای تزیین سالن و رومیزی ها و مراسم شد. برای مراسم پاتختی روز بعد، دوباره با گل های دیگری سالن را تزیین کردند.
چه فرقی بین تشریفات عروسی افراد خیلی پولدار با بقیه وجود دارد؟
دو سه تشریفاتی «برند» برای پولدارها وجود دارد که مدیرش شخصا خدمت مشتری می رود و سفارشات را می گیرد. این افراد پولدار در مورد قیمت خیلی صحبت نمی کنند چون برایشان مهم نیست. اکثرا هم خودشان در لواسان یا جاهای دیگر ویلا دارند و مراسم در مکان خودشان برگزار می شود.
حجم زیاد گل نمادی از عروسی افراد پولدار در ایران است. الان داریم به سمتی می رویم که مراسم عروسی افراد ثروتمند شبیه کشورهای خلیج فارس می شود یعنی روی سقف هم گل می زنند. افراد پولدار می خواهند که همه چیز مراسمشان برند باشد، لباس عروس،لوسترهای سقف، ظروف روی میز، میز و صندلی ها و… سفره عقد با وسایل نقره یا آب طلا چیده می شود.
ماجرای عکس و فیلم برداری مراسمشان هم جالب است! کلیپ عروسی شان را خارج از کشور می گیرند، یک گروه فیلم بردار مشهور را استخدام می کنند، کلیه هزینه های سفر و اقامت آنها در خارج از کشور را هم می دهند تا کلیپشان ساخته و در مراسم عروسی نمایش داده شود. شام مراسم هم از یکی دو رستوران مشهور تامین می شود. همین چند وقت پیش مراسم عروسی ای برگزار شد که هزینه شام برای هر نفر یک میلیون تومان بود. منوهای مفصل از غذاهای ایرانی و فرهنگی. در بعضی از این مراسم، بالای 100 مدل «فینگر فود» سرو می شود. به تازگی هم مد شده که کنار مراسم، بازارچه سنتی دست می کنند، دکه های مختلفی به سبک دربند و فرحزاد، که انواع و اقسام خوراکی ها در آن سرو می شود.
افراد، تشریفاتی ها را برحسب وضعیت مالی شان انتخاب می کنند؟ یا اینکه تشریفاتی ها به افراد مختلف با توان اقتصادی متفاوت خدمات می دهند؟
تشریفاتی ها درجات و سطوح مختلف دارند. هر کدام با یک رستوران و آشپزخانه کار می کنند و این طور نیست که، بنا به سطح مالی مشتری، از مراکز مختلف غذا تهیه کنند. مثلا یکی غذایش را از آشپزخانه ای متوسط با برنج غیرایرانی و گوشت یخ زده برزیلی تهیه می کند و تشریفاتی دیگری که از گوشت… و برنج… استفاده می کند، قیمت پایه منوی غذایش 400 هزار تومان است. خُوب معلوم است فردی که وضع مالی خوبی ندارد پیش تشریفاتی قیمت بالا نمی رود و برعکس.
البته منوهای ما از 110 هزار تا 330 هزار تومان برای هر نفر است. برای ما پیش آمده که مشتری گفته چطور می خواهی با این قیمت آبروی ما را بخری؟! و یا مشتری داشتیم که با وجود اینکه از کار خوشش آمده بعد از شنیدن قیمت ها چون به نظرش ارزان بوده، منصرف شده. ما به مشتری های پولدار باغ های ارزان معرفی نمی کنیم. الان در تهران از دو سه میلیون تومان تا 50 میلیون تومان هزینه اجاره باغ در هر شب است، فقط هزینه اجاره باغ و نه بیشتر. بعد از اینکه بر سر قیمت توافق شد، مشتری ها می توانند در چند مراسمی که برگزار می کنیم، شرکت کنند، غذا و میوه و شیرینی و آبمیوه ها را امتحان کنند و چیدمان سالن و… را از نزدیک ببینند و اگر خوششان آمد قرارداد می بندیم.
یک نکته مهم را هم فراموش نکنیم که اشتغال زایی مراسم ازدواج بسیار بالاست، به خصوص این روزها که تشریفات ازدواج روز به روز بیشتر می شود.
چه مشاغلی؟ چند نفر در هر مراسم عروسی مشغول به کار می شوند؟
در یک مراسم متوسط عروسی با هزینه متوسط، به صورت مستقیم در داخل مراسم 50 نفر درگیرند و خارج از آن 100 تا 150 نفر: مهماندارهای داخل سالن، برقکار، آتش باز، تزیین کار سالن و میزها با گیپور و قلفتی و پارچه، گلکار، آشپز، راننده، طراح سفره عقد، نورپرداز، اجاره دهنده نور، اجاره دهنده ظرف و میز و صندلی، اجاره دهنده فرش، گروه فیلم برداری، عکاس، میکس کننده، آرایشگر، چاپکار کارت دعوت، قصاب و پروتئینی، راننده خاور، پارک بان، نگهبان، اجاره دهنده وسایل طراحی و چیدمان سالن، طاقه ساز، گروه موزیک و… برخی از این مشاغل هم خودشان چند شاخه دارند: کارگرهایی که ظرف ها را می شویند و تحویل می دهند، کارگرهای گلکار، مامورهای خرید آشپزخانه ها، اتوکار و…
تضاد عجیبی است. خانواده ها زیر بار قسط و قرض و وام می روند تا هزینه های این مراسم را تامین کنند، اما از آن طرف برای افراد زیادی اشتغال زایی می شود. هزینه یک مراسم عروسی معمولی در تهران چقدر می شود؟
مراسم دویست نفره خیلی متوسط در یک باغ متوسط حدود 35 میلیون تومان. یک مراسم متوسط آبرومندانه.
به کسانی که بودجه کافی ندارند برای برگزاری چنین مراسمی فشار روانی وارد نمی شود؟
سه سال پیش، سرم شلوغ بود و مجبور شدم کارهایمان را همزمان به دو عروس و داماد نشان بدهم. از قضا وضع مالی زوج اول خوب و زوج دوم بد بود. ناراحتی و غصه را در چشم عروس دوم دیدم و با خودم گفتم که دیگر نباید همزمان با دو عروس و داماد حرف بزنم.
یکی دیگر از مسائلی که پیش می آید این است که افرادی که دلشان می خواهد مراسم مجللی بگیرند ولی پولش را ندارند آن قدر می گردند تا یک تشریفاتی پیدا کنند که برای ایده ای که دارند پول کمتری از آنها بگیرد. تشریفاتی هایی هم هستند که به دروغ و با پول کمتر اینها را جذب می کنند ولی در نهایت همه چیز برای عروس و داماد بدتر می شود، چون تمام تلاششان را کرده اند که مراسم دلخواهشان را داشته باشند، پول هم خرج کرده اند، ولی از مراسم عروسی شان اصلا راضی نیستند و پشیمان شده اند.
راستی، وقتی مراسم تمام می شود غذاهای باقی مانده را چه می کنید؟
معمولا خانواده ها بخشی از غذا را با خودشان می برند. ولی در نزدیکی باغی که ما مراسم برگزار می کنیم، یک کمپ ترک اعتیاد است که غذاهای اضافه را به آنها می دهیم. خودم هم با بعضی از تشریفات چی ها صحبت کرده ام و آنها هم باقی مانده غذایشان را می آورند تا به کمپ بدهیم.
و سوال آخر، اگر خودتان بخواهید ازدواج کنید…