شهادت امام عسکری(ع) نقطه شروع دوران غیبت صغری بود و لازمه رخداد غیبت، پنهان شدن امام از جامعه بود. ولی دوگانه حیرت آغازین و شدت فتنه‌افروزی مخالفان باعث می‌شود که امام غایب در آغازین روزهای امامت خود بیشترین حضور را از خود نشان دهد.

نهم ربیع‌الاول در فرهنگ شیعه از دو جهت شایسته توجه ویژه است: اول؛ از جهت جایگاه تقویمی و فرهنگی این روز که ناشی از قرار گرفتن آن بعد از عزاداری محرم و صفر و اعیاد معصومین، دوم؛ از جهت تاریخی، قرار گرفتن در مرز دو دوره تاریخی مهم در نگرش شیعی است، یعنی قرار گرفتن، در مرز خاتمیت دوران حضور تاریخی معصومین(ع) در جامعه بشری و شروع دوران غیبت امام معصوم(ع) از جامعه و آغاز پرچمداری دینداران شایسته به نیابت از آخرین معصوم(ع) می‌باشد.

نه نهم ربیع‌الاول و غیبت امام(عج) به معنی جدا افتادگی آخرین معصوم موجود(ع) از متن جوامع بشری تا زمان نجات است، نهم ربیع الاول را باید در بستر گذار از انسان 250 ساله به دوران انسان منتظر 14 قرنه نگریست، با این دید، وقتی سخن از گاه‌شمار نهم ربیع الاول می‌شود، توقع می‌رود که از چند ماه پیش تا چند ماه پس از آن روز تاریخی را شامل شود تا در نهایت نهم ربیع‌الاول نه به عنوان آغازین روز غیبت بلکه به عنوان آغازین روز انتظار از ولی خدا شناخته شود.

به همین منظور حجت‌الاسلام محمد رضایی آدریانی کارشناس مهدویت تلاش کرده است، گزارشی اجمالی از زندگانی امام عسکری(ع) به عنوان آخرین امام دوران حضور ارائه و در نهایت گاه‌شمار نهم ربیع‌الاول فراتر از گاه‌شمارهای موجود در بستر دورانی شش ماهه معرفی کرده است که بخش پایانی آن در ادامه می‌آید:

*گاه‌شمار نهم ربیع‌الاول سال 260 هجری در ظرف زمانی 6 ماهه

بنابر آنچه که در مباحث پیشین دانسته شد، سال 259 هجری باید یکی از سال‌های سخت بر امام و جامعه شیعه از جهت فزونی بیش از حد آزارها و فشارها باشد. بدین جهت در این مرحله گاه شمار سه ماهه پایانی دوران امامت ارائه می‌‌شود تا این واقعیت کشف شود و آن گاه در ادامه برای آشنایی با چگونگی گذار شیعه از دوران سخت آخرین آغاز امامت و سربلندی تاریخی آنان با وجود تمامی فتنه‌ها و دسیسه‌ها گاه‌شمار سه ماهه آغازین دوران امام امت امام مهدی(عج) مطرح می‌شود.

البته مباحث پیش رو شامل دو مرحله است. ابتدا گاه‌شمار توصیفی در دو مرحله ارائه و سپس نکات تحلیلی در پایان هر مرحله ارائه می‌شود. در ضمن یادآور می‌‌شود که جدول‌های گاه‌شماری شامل سه بخش سفید و سیاه و خاکستری است.

ذیحجه سال 259 هجری
سفیدمادر امام عسکری(ع) به سامرا آمده و به دستور امام مأموریت می‌یابد که با عنوان سفر حج حضرت مهدی (عج) را موقتاً به حجاز ببرد (اولین سفر حج آن حضرت) امام از شهادت خود به ابوهاشم جعفری (از خواص یاران امام و از بزرگان شیعه و سرپرست علویان عراق و رابط آنان با دستگاه خلافت) خبر می‌دهد.

امام به احمد بن مصقله یکی از شیعیان، خبر از حیرت شیعه در آینده نزدیک می‌دهد.

امام توسط خلیفه معتمد به زندان افتاده و زندانبانش فردی به نام علی جریان است که گاه امام را میان حیوانات درنده قرار می‌دهد ولی امام به سلامت می‌ماند.

خشکسالی در این سال در جغرافیای اسلامی و خصوصاً در عراق و حجاز بیداد می‌کند سپس شیعه جنوب عراق (سواد العراق) به امام متوسل شده و در نهایت به دعایی که امام به آنان می‌آموزد بر ایشان باران می‌بارد.

سیاهخشکسالی و قحطی آخر این سال خصوصاً در عراق و حجاز و ایران
خاکستری

در اواخر این سال امام به دستور معتمد به زندان می‌افتد به گونه‌ای که کسانی که به قصد حج وارد عراق می‌شدند امیدی به دیدار امام ندارند.

در اواخر این سال امام وکیلی به نام ایوب بن ناب به منطقه نیشابور می‌فرستد ولی معاشرت او با غلات موجب مخالفت فضل بن شاذان از علمای معروف شیعه در منطقه با او شده، و امر وکالت و نظام جامعه شیعه در منطقه را دچار تزلزل می‌کند.

پس امام ابتدا فردی دیگر را به نام ابراهیم بن عبده نیشابوری جایگزین او در وکالت کرده تا مسأله وکالت در منطقه تقویت شود و سپس امام در دیدار با یکی از شیعیان نیشابور به نام اسماعیل بن اسحاق نامه‌ای خطاب به شیعه منطقه نوشته و از او می‌خواهد که این نامه را به تمامی وکلایش در عراق و خراسان نشان داده و بر شیعه منطقه بخواند تا ثبات و اطمینان به جامعه شیعه بازگردد.

محرم سال 260 هجری
سفید

ماجرای فتنه نصاری در نماز باران و ایجاد شک و حیرت در جامعه و ناچار شدن معتمد در متوسل شدن به امام عسکری(ع).

آزادی امام از زندان در اول این سال به واسطه نیاز خلافت برای رفع شبهه و حیرت از جامعه اسلامی

سیاه

در اوایل این سال یکی از وکلای با سابقه به نام عروه بن نحاس دهقان، دچار انحراف شده و با چپاول اموال امام بنای طراحی فتنه‌ای جدید را دارد، ولی با نفرین امام به سرعت مرگش فرا رسیده و جامعه شیعه از فتنه‌ای جدید در آستانه دوران غیبت نجات می‌یابد.

در اوایل این سال فضل بن شاذان در نیشابور رحلت می‌کند و امام در دیدار با یک شیعه خراسانی که در بازگشت از حج به دیدارش آمده، خبر از ارتحال او در همان روزها می‌دهد.

در آغاز همین سال امام پس از آزادی از زندان، در جلسه‌ای خصوصی با حضور 40 نفر از شخصیت‌های برجسته شیعه، هم به معرفی فرزند پرداخته و هم از آغاز دوران غیبت صغری در آینده‌ای نزدیک خبر داد و در نتیجه عثمان بن سعید و محمد بن عثمان بن سعید را به عنوان دو نایب اول امام موعود(عج) در دوران غیبت معرفی می‌کند.

خاکستری—————————————

صفر سال 260 هجری
سفید

امام در آغاز این سال به معرفی برخی از نشانه‌های تشیع در آستانه غیبت می‌پردازد. کاروانی از قم و اطراف آن با مدیریت احمد بن داود قمی و محمد بن عبدالله طلحی به سمت سامرا راه می‌افتد ولی کمی پس از راه افتادن نامه‌ای از امام بدان‌ها می‌رسد مبنی بر نزدیک شدن شهادتش و از آنان می‌خواهد که بازگردند و منتظر دستور جانشین‌اش باشند.

آخرین دیدار حکیمه خاتون با امام عسکری(ع) در منزل ایشان در حالی که فرزند ایشان هم حضور دارند.

23 صفر: امام و فرستادن ابوالادیان خادم به عنوان یک پیک و نامه‌رسان به سوی شیعیان مدائن و خبر دادن از طول سفر که 15 روز طول کشیده و در روز شهادتش در سامرا باز می‌گردد و نشانه‌های امامت فرزندش را خواهد دید.

بی‌قراری مادر امام عسکری(ع) در مدینه به واسطه نزدیک شدن زمانی که فرزندش برای شهادت خود به مادر پیشگویی کرده بود.

سیاه
خاکستری

هفته اول ماه ربیع‌الاول سال 260هـ تا زمان شهادت امام عسکری (ع)‌
سفید

مسموم شدن امام در اول این ماه به دستور معتمد خلیفه عباسی

گزارشی از پرستاری عثمان بن سعید از امام در دوران بستری

انتشار خبر بیماری سخت امام در عراق و اهتمام برخی از شیعیان (خصوصاً در بغداد که مرکز شیعه در عراق بود) برای رساندن خود به سامرا برای انجام آخرین دیدار با آن حضرت و یا مواجهه با جانشین ایشان (بنا بر اصلی که از اهل بیت فرا گرفته بودند که: بر امام جز امام معصوم نماز نمی‌گذارد)

ابوطاهر محمد بن علی بلالی از وکلای امام بود که می‌گوید امام سه روز پیش از شهادتش با فرستادن توقیعی جانشین خود را مجدداً به من معرفی کرده و بر منکر وصایت او لعنت فرستاده بود.

امام در شب شهادتش نامه‌هایی چند برای مدینه (احتمالاً خطاب به مادرش و اندک شیعه مدینه) نوشتند.

در شب شهادت امام تنها عقید خادم و بانویی به نام صقیل (و در لحظه شهادت فرزندش هم) حاضر بوده‌اند.

سیاه

به مجرد انتشار خبر بیماری امام، معتمد خلیفه عباسی گروهی 5 نفره از خواص خود را از جمله تحریر آخرین زندانیان امام را در منزل امام مستقر کرد. و در ضمن پزشکان مخصوصش را هم به بالین امام فرستاد. از قاضی القضات ابن ابی‌الشوارب هم خواست 10 نفر از معتمدین را بر منزل امام بدارد تا در آینده از شاهدان ارتحال طبیعی امام باشند.

خاکستری

روز شهادت امام در 8 ربیع‌الاول سال 260 هجری
سفید

شهادت امام در سحرگاه این روز

انتقال مقام عظیم امامت به امام موعود به هنگام شهادت پدر و انتقال مواریث عظیم معنوی و علمی و ملکوتی نبوت و امامت به آن حضرت غسل و کفن امام در ظاهر توسط عثمان بن سعید وکیل آن حضرت صورت گرفت.

اعلان عزای عمومی در شهر و تعطیلی کامل شهر و حضور خلیفه و درباریان و مردم شهر به درت منزل امام

ماجرای نمازگزاران بر پیکر مطهر امام در داخل منزل در جمع شیعیان و تلاش جعفر برای اقامه نماز و اعلان جانشینی خود بدین گونه و بهت و حیرت شیعیان واهمه از انجام واکنش به علت در محاصره بودن منزل.

بازگشت ابوالادیان در میانه حوادث و در آستانه آماده شدن پیکر مطهر برای نمازگزاری و شگفتی از او از ادعای جعفر برای امامت در نماز و امامت شیعه حضور ناگهانی و شگفت‌انگیز کودکی 5 ساله و اقامه نماز در وقار و هیبتی که همه را به خود جذب نموده، و ناپدید شدن، سریع ایشان، نمازگزاری‌ای که نشانی آشکار برای مسئله جانشینی نزد شیعه شد و موجب ناکامی و خشم و درماندگی جعفر گردید.

انتقال پیکر مطهر برای نمازگزاری و تشییع به بیرون منزل و تلاش دستگاه تبلیغی خلافت به کمک پزشکان و قاضی و…، برای تثبیت ارتحال امام به صورت طبیعی دفن پیکر مطهر در جوار مرقد پدر مظلومش در داخل منزل اهل بیت(ع) پس از دفن امام، یکی از خادمان امام به صورت خصوصی نزد برخی از شیعه که آنجا آمده و اموالی آورده که به جانشین برحق امام بدهند رفته و ضمن خبر دادن غیبی از دارایی‌ همراه آنان به جمع‌آوری اموال موجود به نیابت امام غایب می‌پردازد.

سیاه

پس از مراسم دفن، جستجو و تفتیش دقیق و فراگیر توسط مأموران حکومتی جهت یافتن فرزند احتمالی و استفاده از قابله‌ها برای بررسی احتمالی اندک کنیزان منزل امام و ناکامی آنان در یافتن نشانی از هر گونه فرزندی خوش‌خدمتی «جعفر» در رفتن سریع به دربار و دادن گزارشی مبنی بر رؤیت شدن و یا احتمال وجود کودکی در منزل امام، پس خلیفه دستور می‌دهد که بر خدمه منزل امام به شدت سخت بگیرند و در نهایت بانویی با نام «صقیل» برای رد گم کردن ادعای حملی احتمالی را می‌نماید و بلافاصله به دستور قاضی ابن ابی‌الشوارب دستگیر شده و به منزل او انتقال یافته تا تحت کنترل و مراقبت ویژه قرار بگیرد.

هجوم خدمه و غلامان جعفر به منزل و غارت اموال و مصادره منزل امام و اسیر گرفتن خدمه منزل امام به ادعای تنها وارث منزل امام بودن

خاکستریدر این سال در شهرهای اسلام‌ گرانی سختی شد.

ادامه ماه ربیع‌الاول سال 260 هجری
سفید

مهاجرت همیشگی عثمان بن سعید و خاندانش با عنوان نایب اول پس از سال‌ةا زندگی در سامرا، به بغداد و مستقر شدن در این شهر (در محله شیعه نشین کرخ) که دارای بزرگترین اقلیت شیعه در عراق و مرکز بزرگان شیعه بود.

ورود کاروان شیعه قم و منطقه جبال به سامرا در همان آغازین روزهای پس از رحلت امام عسکری(ع) و در زمانی که اوضاع تا حدودی آرام شده بود پس آنان را در حیرت از شهادت امام عسکری(ع) سرگردان می‌گردند، ولی جعفر مدعی امامت می‌شود. اما آنان نشانه‌های امامت را در او نمی‌یابند و بر حیرتشان افزوده می‌گردد تا اینکه چون عزم بازگشت می‌کنند، به گونه‌ای مخفیانه به منزل امام بازگشته و به دیدار امام موعود(عج) نایل شده، و پس از مشاهده نشانه‌های امامت با او بیعت کرده و با اطمینان و ایمانی راسخ به قم و مناطق غربی ایران باز می‌گردند.

سیاه

تلاش «جعفر» برای معرفی خود به عنوان امام آخرین شیعه، ولی مواجه شدن با رویگردانی شیعه از خود. او از صحنه نماز بر پیکر برادر تا چند روز پس از آن که هنوز جماعتی از شیعیان مسافر در سامرا بودند تلاش فراوانی می‌کرد تا آنان او را به عنوان آخرین امام بپذیرند.

جعفر پس از ناکامی از جلب توجه جامعه شیعه سامرا و عراق، از خلیفه می‌خواهد که او را به عنوان امام شیعیان معرفی کند ولی خلیفه او را با سخره می‌راند که اگر این امر به دست ما بود که این همه برای مراقبت از امام عسکری به زحمت نمی‌افتادیم.

پس از شهادت امام عسکری(ع) در کنار ادعای جانشینی جعفر، برخی از افراد ضعیف الاعتقاد ادعاهای عجیبی همانند توقف امر امامت در امام عسگری و یا جانشینی جعفر و یا… مطرح کردند تا از تحیر برخی از شیعه در مسئله جانشینی امام عسگری سوءاستفاده کنند، ولی ناکامی سریع جعفر در ادعاهایش و هوشیاری خواص رجال شیعه قم و بغداد و سامرا در ماجرای نماز و یا در آزمودن جعفر و… باعث شد که اکثر جامعه شیعه در آغاز غیبت صغری چندان دچار سرگردانی بلند مدت و شک و شبهه عمیقی نگردند.

از حامیان جعفر در ادعای امامتش، «محمد بن نصیر نمیری» رئیس و بنیانگذار فرقه نصیریه بود ولی رسوا شدن او در ماجرای ادعای امامت «سید محمد» پس از رحلت او در سال 252 هـ توسط امام هادی (ع)، دیگر کمتر زمینه‌ای برای توجه شیعیان به سوی او باقی نگذاشته بود. نکته جالب در این زمینه این که حتی او پس از مشاهده ناکامی‌های «جعفر» در اثبات ادعایش از جعفر فاصله گرفت و پس از مدتی مدعی نیابت از امام عسکری(ع) شد. یعنی حتی کسانی که گرد «جعفر» جمع شدند اصلاً از پیکره اصلی جامعه شیعه نبوده و بازماندگان فرقه‌های انحرافی پیشین بودند که آنان هم خیلی زود از او فاصله گرفتند.

«جعفر» پس از مشاهده ناکامی‌اش در سامرا و عراق، سعی کرد با نامه‌نگاری به قم و بزرگ شیعه در قم، «احمد بن اسحاق قمی» از آنان بخواهد که همانگونه که پیوسته اموال شرعی خود را به برادرش می‌دادند، اینک آن اموال را به او تقدیم کنند ولی قمی‌ها به راهنمایی احمد نامه‌ای حاوی پرسش‌هایی چند از او را برایش فرستادند تا اگر جواب داد با او همکاری کنند ولی او در مانده شد پس….

خاکستری

ربیع‌الثانی سال 260 هجری
سفید

آمدن مادر امام عسگری (ع) از مدینه و حجاز به سامرا پس از شنیدن خبر شهادت فرزند و مواجه شدن با تلاش جعفر برای مصادره منزل و دارایی‌های امام، پس ایشان با ارائه اصل حق وراثت شرعی خود حتی در دستگاه خلافت منجر به رسوا شدن جعفر و بازگشتن تمامی اموال مصادره شده به خود شد. پس ایشان خدمه امام را به منزل آن حضرت بازگردانده، و خود ساکن آن منزل گردید و تا سالیانی که زنده بود منزل امام محل مراجعه شیعه جهت جستجو از اخبار امام عسکری(ع) و فرزند موعود ایشان بود.

حکیمه خاتون (ع) هم پس از شهادت امام عسگری (ع) تا مدتها محل مراجعه برخی از شیعه متحیر در سامرا بود تا به آنها از مولود موعود بگوید و یا این که برخی از رجال شیعه پس از زیارت مزار دو امام نزدش می‌رفتند تااز احادیث امام عسگری (ع) و حکایات مولود موعود از او بشنوند.

«ابوهاشم جعفری» نقیب علویان در عراق (با محوریت بغداد و کوفه) بود و برخلاف سال‌های امامت امام عسگری (ع) که گاه به علت دستگیر شدن، و یا به علت دیدار با امام مقیم سامرا است،‌در این زمانه در بغداد است (تا سال 61 هـ و حضورش در بغداد نقش مهمی در کنترل علویان از ابراز ادعاهای انحرافی و در تثبیت شیعیان بر صراط مستقیم دارد.

سیاه
خاکستری

رجب و … سال 260 هجری
سفید

در دو سه ماه آغازین از دوران غیبت صغری، سامرا همچنان محل رفت و آمد برخی از شیعه بی‌خبر از شهادت امام عسکری(ع) و یا متحیر در مسأله امامت پس از شهادت ایشان است. در این مدت جعفر هنوز امیدوار بود که بتواند برخی از آنان را بفریبد، ولی همگی آنان در اولین مواجهه ضمن عدم مشاهده نشانه‌های امامت (هیبت و وقار امامت) به امتحان او می‌پرداختند. (امتحان به دانش غیبی و یا آزمایش میزان دانش او و یا امتحان او به احادیث امامان پیشین) و چون جعفر در جواب ناکام می‌شد، به جستجوی امام راستین برمی‌آمدند و در این زمان بود که نشانی از امام غایب به آنان می‌رسید و آنان را از حیرت می‌رهانید.

از حسن بن محمد اشعری نقل شده که وی گفت: نامه‌هایی از امام حسن عسکری(ع) در خصوص وکالت جنید قاتل فارس بن حاتم بن ماهویه و ابوالحسن و شخص دیگری می‌رسد؛ ولی بعد از وفات آن حضرت، نامه‌ای از صاحب الزمان(عج)‌ رسید که ابوالحسن و شخص دیگر را وکیل کرده بود ولی درباره جنید چیزی وارد نشد. من اندوهگین شدم، اما چیزی نگذشت که خبر وفات جنید رسید!

گزارش‌هایی در برخی منابع تاریخی وجود دارد که پس از انتقال عثمان بن سعید به بغداد و تثبیت امر امامت امام موعود برای شیعه قم، در نهایت احمد بن اسحاق قمی برای یاوری نایب اول (با توجه به گستردگی جامعه شیعه ایرانی) به بغداد منتقل شده تا در مقام یکی از سه دستیار ویژه او عمل نماید.

سیاه

پس از شهادت امام عسکری تا مدت‌ها دستگاه خلافت در جستجوی فرزند احتمالی امام بود، اگرچه هجرت بزرگ شیعه «عثمان بن سیعد» از سامرا و باز ماندن اهل بیت امام در آنجا، این توهم را برای خلافت ایجاد کرده بود که به احتمال زیاد هیچ جانشینی برای امام عسگری از تبارش وجود ندارد.

خاکستری

*جایگاه سلامت و ثبات سازمان وکالت

در این گاه‌شمار آنچه که در مرحله اول باید مورد توجه قرار گیرد، مسأله سازمان وکالت است. از این جهت که از یک سو امام در آستانه رخداد قریب‌الوقوع دوران غیبت که به خودی خود حیرت‌زا است، مراقب است که مبادا آسیب‌ها و یا ریزش‌های این سازمان، باعث ضربه‌ای مضاعف و جبران‌ناپذیر از درون به جامعه شیعه بگردد. بدین جهت دقت‌های ویژه امام، در نهایت باعث پویایی این سازمان حداقل در سه مرکز عمده شیعه در آن زمان سامرا، بغداد و قم می‌شود و با کمک هوشیاری و دقت و بصیرت این سازمان است که ورود به دوران غیبت با کمترین بحران‌ها صورت می‌گیرد.

*مسأله ائتلاف بی‌سابقه خلفای عباسی با جریان انحرافی

در طول تاریخ تشیع، جریان حق همواره با دو گانه‌ای باطل مرکب از تهدید مستقیم جریان خلافت از یک سو و جریان‌های انحرافی داخلی از سوی دیگر روبه‌رو بوده است. دو جریان کاملاً متضاد اما با نتیجه و اثر مشترک که ضربه زدن به جریان حق است. ولی در آغاز امامت امام زمان(عج) تراکم توطئه‌‌ها تا بدانجا می‌رسد که دستگاه خلافت، با نفوذ در جریان انحرافی منتسب به شیعه، سعی می‌کند که هجوم و بحرانی فراگیر و محاصره‌ای کامل برای مکتب و جامعه حق ایجاد کند. بدین جهت یکی از مأموریت‌های «جعفر» در این مقطع زمانی می‌تواند، رصد و شناسایی سازمان نیابت و وکالت و حداقل ضربه زدن به آن باشد. ولی درایت و تدبیر نایب اول در انتقال سریع مرکز نیابت از سامرا به بغداد باعث می‌شود که کانون فعالیت‌های شیعیان راستین به بغداد و دور از مرکز نظامی و امنیتی عباسیان منتقل شود و در برابر سامرا به مرکزی برای رفت و آمد گاه و بیگاه افراد متحیر تبدیل شود تا این تصور برای حاکمیت و جاسوس‌های آنان فراهم شود که گویا جامعه شیعه ضمن نداشتن امامی جانشین، دچار حیرتی نهادینه شده و به زودی از درون متلاشی خواهد شد. این در حالی است که به موازات ضعف عباسیان در برابر شورش‌های فراگیر و افول ستاره جعفر، به تدریج شاهد نظم و انسجام و رشد تشیع به واسطه راهبری هدایت‌بخش نایب اول هستیم.

*تلاش امام زمان (عج) برای اثبات حقانیت خود

شهادت امام عسکری(ع) نقطه شروع دوران غیبت صغری بود و لازمه رخداد غیبت، پنهان شدن امام از جامعه بود. ولی دوگانه حیرت آغازین و شدت فتنه افروزی مخالفان باعث می‌شود که امام غایب در آغازین روزهای امامت خود بیشترین حضور و ظهور را از خود نشان دهد و البته حضوری که همراه با ارائه نشانه‌های امامت و ولایت است که نتیجه‌اش تثبیت ایمان مؤمنانه و ابطال کید دشمنان است. گزارش گاه‌شماری ظهور و بروزهای امام در این مقطع چنین است:

زمانروز شهادتروز شهادتچند روز اولیه آغاز امامت
رویدادنمازگزاریمواجهه با ابوالادیانپذیرش کاروان قم و منطقه جبال
مخاطب و هدفاثبات وجود تاریخی‌اش به دوست و دشمناثبات نشانه‌های امامتاثبات امامت خود برای نمایندگان شیعه ایرانی
منبع: فارس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *