خداوند تبارک وتعالی دوحادثه ماندگار در تاریخ بشری خلق کرد که هر کدام در جایگاه خود بی بدیل و کم نظیرند ، حج و کربلا را می توان دو نمایشنامه باشکوه الهی نامید که زیباترین نقش ها وزیباترین جلوه های انسانی و الهی به نمایش درآمد و این صحنه هیچگاه به اتمام نخواهد رسید بلکه در هر لحظه و درهر مکان جاری و ساری است .به همین روی گفته اند که عاشورا یک روز نیست چنانکه می گوییم کل ارض کربلا وکل یوم عاشورا
برای درک حادثه عاشورا بایستی پنج برهه را جداگانه برررسی کنیم :
۱- از خلقت ادم تا تولد امام حسین (ع).
۲- از تولد تا مرگ معاویه.
۳- از مرگ ابا یزید تا بازگشت اسرا به مدینه
4- از ورود به مدینه تاپایان التهابات توابین شامل سلیمان صردخزاعی ومختار که توام با قتل همه اصحاب کوفه شامل ابن زیاد، ابن سعد ، شمر ، هرمله، سنان ابن انس ، خولی وهزاران نفر دیگر بوده است.
۵- از بعد مختار تا ظهور حضرت حجت ابن الحسن(ع) ورجعت امام حسین( ع)
در این مجال به تدبری از واقعه عاشورا در سومین بخش از این تقسیم بندی می پردازیم .
آنچه که معمولا در منابر وسخنرانی ها راجع به عاشورا گفته می شود فقط بخشی از برهه سوم می باشد که خود حدود چهار ماه طول کشیده است وحداکثر راجع به روزعاشوراوحضور در مجلس ابن زیاد ویزید گفته می شود، بزرگترین غفلت در بیان این برهه عدم توجه و تدبر در خصوص اصل نهضت و عبرتهای نهضت حسینی (ع) است .
یکی از نکات قابل تامل جمع شدن آن ۷۲ تن در کربلاست به نظر می رسد هر کدام از جایی با دست تقدیر در لشکری (به ظاهر) کوچک اما در باطن به وسعت دریایی بی کران در کنار امام حسین (ع)جمع شدند تا زیباترین صحنه ها و عاشقانه ترین نمایش الهی را در تاریخ بشري اجراکنند. صف بندی همه زیبایی های زندگی بشری در مقابل همه پلشتیهای قابل تصور. بازیگران به تنوع همه صنوف وهمه اقشار ،همه رنگها وهمه نژادها هستند حتی بسیاری از مذاهب چون مسیحیت در این فوق حماسه و تراژدی بی همتا نماینده ای دارند.
ما دومفهوم نزدیک ولی متفاوت درادبیات بشری داریم به اسم عقل وعشق . کربلا از ورای عقل گذشته وتجلی بالاترین مرحله عشق بشری است کاری که ابوالفضل العباس در فرات کرد در دایره عقل معنا نداردولی در مجموعه عشق زیباترین کارممکنه است.
بالاترین مراحل عشق انسان به خدادرکربلاتجلی کردوقهرمانان اول این نمایش بی همتای عاشقانه حسین ، زینب وعباس هستند،فرشتگان با دیدن عاشورا معنای عبادت ،عشق به رب العالمین، فلسفه خلقت بشر ، ایثارودیانت را به شکل عملی فهمیدند واحتمالا آنانی که به خلقت بشر معترض بودند سادگی خود وارزش این مخلوق رابا این نمایش درک کردند.
کربلا اصلا سرزمین عشق است وعقل در این وادی به شدت می لنگد تحلیل عمرابن سعد، شمر، هرمله ، خولی ،سنان ابن انس وبسیاری دیگر از آنان به ظاهر کار عاقلانه ای بود ولی سرنوشت انان نشان داد که در سرزمین عشق ، عقل مادی ناکارآمد است ودروادی عشق صرفاعقل عاشقانه پاسخگوست.
کارحر ، کار زهیر بن قین ، کار وهب، وبسیاری دیگر ازشهدا در دایره عقل مادی متعارف معنادارنیست فقط عشق قادر به تفسیر وتاویل آن است وعقل عاشق آن را تحسین می کند.
زینب در بزرگترین نمایش تاریخ بشریت به نام کربلا نقش دوم پس از حسین (ع) ونقش اول زن را داشت . آموزش اواز سن پنج سالگی از سوی مادرش شروع شد با توضیحاتی که راجع به کربلا به او داد وحساسیت واهمیت حضور وی در کربلا برای مدیریت زنان وبه خصوص دوران اسارت به خوبی برایش تبیین شد .
بعید است در تاریخ اسلام وحتی در تاریخ بشریت زنی باشد که این حجم از مصییت را در چنین مدت کوتاهی تحمل کرده باشد شهادت چهارپسر وهجده تن از برادران وبرادرزادگان در عرض کمتر از چند ساعت. ومدیریت خونبار وغم بار اسارت دهها زن وکودک در روز های سراسر غم درد ورنج اسارت که چشم هر انسان با احساسی رابا اشک مانوس می کند.
زینب قطعا بعد از مادرش زن دوم تاریخ اسلام وقهرمان بلا منازع کربلا پس از حسین است وقهرمان اول دوران اسارت حتی با حضور حضرت سجاد(ع)
کربلا به همه مظلومان تاریخ بشری راه حلی ارایه داد که شاید از آن بی خبر بودند سرمایه وقدرت خون هر قدرت ظالمانه ای را در هم می شکند ولو با کمی تامل. اگر کربلا نبود انسانهای آزاده با چه پشتوانه ای از عدالت دفاع می کردند و اگر کربلا نبود دفاع از حق و حقیقت با چه روحیه وسرمایه ای اداره میشد؟بی کربلا انسانیت ، ایمان و حقانیت چه مفهومی داشت ؟
دکتر سید عبدالله حسینی آملی