سرویس سیاسی پایگاه 598 – نهضت خدامحورانه مردم ايران، به رهبري امام خميني(ره)، همچون همه نهضتهاي بزرگ توحيدي و انقلابهاي بزرگ تاريخ، از خط نفوذ و ريزش در امان نماند. با نگاهي به تاريخ پر فرازونشيب اين نهضت، به خوبي ميتوان به وجود يك جريان نفوذي در بدنه آن پي برد. اين جريان كه هنوز بهدرستي كالبدشكافي نشده است و متأسفانه عناصر آن از بدنه نظام خارج نشدهاند، جرياني است كه در هر مقطع به گونهاي چهره پنهان خود را آشكار ساخت و در همراهي با نظام، همچون قندخوني در پيكره نظام جلوهگر شد كه هرگونه بيماري آن را تشديد كرد و مانع مداوا و ثمرهبخشي براي برخورد با ويروسهاي مهاجم به نهضت شد. اين جريان در رويدادها، موضوعگيريهايي شناور داشت كه همواره به يكسو غش ميكرد و ميكند.
به گزارش پایگاه 598، شب گذشته برنامه پارک ملت بار دیگر میهمانی منورالفکر را با خود به همراه داشت. روشنفکری از جنس کارشناسان مجمع تشخیص مصلحت که در کارنامه درخشان خود حمایت از میر حسین موسوی را به همراه دارد.
عماد افروغ، دانش آموخته جامعه شناسی در انگلستان این بار با ژست جدید حمایت از روشنفکران و منتقدان، دغدغه استقلال حوزه را داشت بطوری که چندین بار وظایف حوزه های علمیه را برای خود حوزه های علمیه بازگو می کرد. وی با انتقاد! از نبود موضوع شناس، اقتصاد شناس، فیلسوف و … در مجلس خبرگان رهبری در سخنانی دو پهلو و توام با کنایه، عدم توجه به نقش مراجع در انتخاب فقهای خبرگان رهبری را عامل شکاف و پارادوکس(!) در نظام نامید .
وی در این بخش از سخنانش می گوید: قبل از انقلاب در مجلس دوم وقتی که اصل قانون اساسی مطرح شده بود که علمای طراز اول نظارت بکنند مکانیزم آن به این صورت بود که مراجع 20 نفر را معرفی می کردند و بر قید قرعه 5 نفر انتخاب می شد. شما از یک طرف گلایه می کنید که چرا فقها وارد فقه سیاسی نمی شوند و چرا فقها و مراجع و حوزه های علمیه ما دستی در حکم حکومتی و احکام سیاسی و متناسب با جمهوری اسلامی ندارند و از طرف دیگر در انتخاب فقهای مجلس خبرگان آنها (مراجع) هیچ نقشی ندارند و این باعث شکاف می شود و این یک پارادوکس است و من به عنوان یک روشنفکر این را می گویم.
افروغ که در این برنامه خودش را روشنفکر معرفی کرد، با سیاه نمایی از اوضاع اقتصادی ، مدنی و … جامعه، طوری وانمود می کرد که فکر مخاطب بیشتر به سمت حکومت ظالمی می رفت که مدام در حال ظلم به مردم خود می باشد. وی از ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت سخن می گفت گویی نامه پر نیش سردار علائی را در 19 دی که در یک روزنامه منتشر گردید اکنون با گویشی لطیف تر در رسانه ملی در حال تکرار است.
این کارشناس سابق مجمع تشخیص مصلحت با وقاهت تمام نظام با تهدید نظام بیان داشت که: ” باید روشنفکری و بحث نهاد های مدنی، دینی و تاریخی ما تقویت بشوند و این به این معنا نیست که به ما اجازه بدهند و اگر اجازه بدهند چه بهتر ، اما اگر اجازه ندهند باید هزینه آن را بدهند و از طریق همان راهی که قبل از انقلاب اتفاق افتاد من نمی خواهم بگویم که الان شرایط شرایط قبل از انقلاب است ولی هیچ وقت من چک سفید امضاء به شما نمی دهم که یک روزی این طور نشود ”
انگار نامه نویسی به مقتدر مظلوم انقلاب نه تنها پایان ندارد بلکه به رسانه ملی نیز کشیده شده است و آقای افروغی که از ابتدای دولت نهم و دهم روحیه علیه الدولهای خود را همچنان حفظ نموده است به غیر از سایتهای زنجیرهای آقایان خاص، به تریبون ملت نیز دست یافته بود.
دکتر عماد افروغ بنابر عدم آگاهی کامل از تاریخ انقلاب مدعی شد که در ابتدای انقلاب مجلس خبرگان دایرهاش شامل همه کارشناسان بود و امروز بنابر آنچه که دوری از روشنفکر پروری نظام میدانست آنرا فراموش شده دانست . این در صورتی است که آن مجلس خبرگان قانون اساسی با مجلس خبرگان رهبری متفاوت میباشد وحتّی همان مجلس قانون اساسی نیز مورد اعتراض عدهای روشنفکر ماب و ملّی گراها بود که چراداین همه فقیه در آن جمع هستند که مورد عتاب امام راحل هم قرار گرفتند. ولی خبرگان رهبری طبق قانون اساسی همیشه شامل فقهای منتخب مردم بوده است .
وی با ترسیم فضای بستهی حاکم بر جامعه، نظام اسلامی را حتی در شعب ابی طالب هم ندید چه برسد به بدر و خیبر! دو پهلو گویی عماد افروغ ما را به یاد چند پهلو گویی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انداخت و گویی دو پهلو گویی و دو پهلو نویسی در این روزهای حساس انقلاب، در میان برخی خواص انقلاب فراگیر شده است.
سخنان نیش دار برخی از خواص که اتفاقاً تمامی آنان در بزنگاههای خطر یک وجه اشتراک مشخص به نام دو پهلویی دارند فقط و فقط به کام استکبار خوشایند است و سند این سخن را می توان در بی بی سی و VOA و سی ان ان یافت که این خود نشان دیگری از بی مهری خواص به مقتدر مظلوم انقلاب است که مردم در نهم دی ماه سال 88 در میدان ولیعصر و نه در پارک ملت جواب این سخنان را دادهاند.
… و العاقبة للمتقین