“محمدجواد ظریف” وزیر امور خارجه می گوید در روزهای آخر مسوولیت خود به عنوان سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد به دلیل فشار روحی و روانی روزی سه سیگار برگ می کشیده است.
ظریف درخاطرات خود به سال پایانی حضورش قبل از بازنشستگی در نمایندگی ایران در سازمان ملل اشاره می کند و در پاسخ به سوالی درباره نحوه پایان یافتن دوران سفارتش در سازمان ملل گفته است:
“بنده به مرکز فراخوانده نشدم. یک سال بود که بنده بیش از چهار سال معمول ماموریت، در آنجا (نیویورک) مامور بودم. بنابراین جانشین بنده (محمد خزاعی) مشخص شد. من بسیار از انتخاب ایشان استقبال کردم و خوشحال شدم. حتی یکی از نشانه های خوشحالی من این بود من که به شدت سیگار می کشیدم، از خوشحالی این جابه جایی، از روزی که جانشینم ویزا گرفت تا به امروز سیگار نکشیده ام، زیرا بزرگترین فشار روحی و روانی بنده که بار مسوولیت سنگین نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل بود، در یک لحظه از دوشم برداشته شد. الحمدالله چهار سال است که لب به سیگار نزده ام، در صورتی که روزانه سه سیگار برگ می کشیدم. پس از اینکه مسوولیت بنده تمام شد، از طرف ایرانیان آمریکا و دیپلمات ها مورد محبت بسیار قرار گرفتم. مطبوعات نیز مطالبی در مورد بنده نوشتند. در همان زمان اعلام کردم که دوست دارم فقط به کار آکادمیک بپردازم. با کمال صداقت عرض می کنم که می دانستم نه کار اجرایی به بنده سپرده خواهد شد و نه به کار اجرایی تمایلی دارم. زمانی که به تهران بازگشتم، علی رغم اینکه عنوان پرطمطراقی در وزارت امور خارجه داشتم، یعنی دستیار ارشد وزیر امور خارجه که به لحاظ سلسله مراتب هم تراز معاون وزارت خارجه است، صرفا در دانشگاه تهران و دانشکده وزارت امور خارجه تدریس می کردم.”
“بنده به مرکز فراخوانده نشدم. یک سال بود که بنده بیش از چهار سال معمول ماموریت، در آنجا (نیویورک) مامور بودم. بنابراین جانشین بنده (محمد خزاعی) مشخص شد. من بسیار از انتخاب ایشان استقبال کردم و خوشحال شدم. حتی یکی از نشانه های خوشحالی من این بود من که به شدت سیگار می کشیدم، از خوشحالی این جابه جایی، از روزی که جانشینم ویزا گرفت تا به امروز سیگار نکشیده ام، زیرا بزرگترین فشار روحی و روانی بنده که بار مسوولیت سنگین نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل بود، در یک لحظه از دوشم برداشته شد. الحمدالله چهار سال است که لب به سیگار نزده ام، در صورتی که روزانه سه سیگار برگ می کشیدم. پس از اینکه مسوولیت بنده تمام شد، از طرف ایرانیان آمریکا و دیپلمات ها مورد محبت بسیار قرار گرفتم. مطبوعات نیز مطالبی در مورد بنده نوشتند. در همان زمان اعلام کردم که دوست دارم فقط به کار آکادمیک بپردازم. با کمال صداقت عرض می کنم که می دانستم نه کار اجرایی به بنده سپرده خواهد شد و نه به کار اجرایی تمایلی دارم. زمانی که به تهران بازگشتم، علی رغم اینکه عنوان پرطمطراقی در وزارت امور خارجه داشتم، یعنی دستیار ارشد وزیر امور خارجه که به لحاظ سلسله مراتب هم تراز معاون وزارت خارجه است، صرفا در دانشگاه تهران و دانشکده وزارت امور خارجه تدریس می کردم.”
مشرق