جهانگيري بازهم از اصلاحطلبان ميگويد. اصلاحطلباني كه بدنه اجتماعي اصلي دولت هستند و او در مقام دفاع از ارتباطي كه دولت با اين بدنه اجتماعي داشته است برميآيد.
معاون اول رييسجمهور در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد در جايي نشسته است كه مردم اعتمادشان به آنجا را از دست دادهاند. ميخواهد همين اعتماد را بازسازي كند و ميگويد رسالت اصلياش همين است. آرامش دارد و بارها يك توصيه را تكرار ميكند: «نگران نباشيد». خودش نگران نيست و نميخواهد بقيه هم باشند. معاون اول دولت تدبير و اميد خيلي اميدوار است. اميدي كه ميگويد خط قرمز دولت است و نبايد خدشهدار شود. صراحتا قبول ميكند كه همه واقعيتها را به مردم نگفتهاند اما دليل ميآورد.
ميگويد دولتي كه او معاون اولش است نميخواهد «افشاگري» كند. نميخواهد سناريوي «بگمبگم»ها را زنده كند. اينجا همان جايي است كه اعتداليون خانه كردهاند. وزرا و معاونيني كه آمدهاند تا جلوي تعبير كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري را كه جهانگيري به آن اشاره ميكند محقق نشود. «كشور روي لبه پرتگاه نلغزد».
معاون اول از مشكلاتي ميگويد كه كم نيستند. از ماجراي طول و دراز هدفمندي يارانهها. اينجا نخستين جايي است كه از علت تاخيرهاي دولت در تصميمگيري در مورد قطع يارانه برخي افراد پرده بر ميدارد. همين گفتوگو ميشود محلي براي ناگفتههاي اسحاق جهانگيري از مشكلات اقتصادي كشور. مشكلاتي كه برايشان دليل ميآورد و از راهبردهاي دولت براي حل آنها صحبت ميكند. اين اسحاق جهانگيري شايد حالا معاون اول دولت تدبير و اميد باشد اما هنوز «انديشه اصلاحطلبي» در سر دارد. اصلاحطلبي را جرياني درون نظام ميداند كه با هيچ روشي قابليت حذف آن وجود ندارد.
مجلس و واكنش آقاي معاون اول
اسحاق جهانگيري نظري متفاوت با ساير دولتيها در مورد رفتارهاي نظارتي مجلس دارد. آنقدر كه افكار عمومي و برخي چهرههاي سياسي از عملكرد نظارتي مجلس گلايه دارند او ندارد. با همان روش اعتدالي ميخواهد از كنار اين رفتارها نيز بگذرد. رفتار مجلس را طبيعي ميداند و در موردش ميگويد: «اينكه مجلس سوال و استيضاح كند بايد با اين نگاه ديده شود كه مجلسي است كه با گرايش دولت منتخب در يك جهت نبود و اكثريت قاطع نمايندگان حامي كانديداي ديگري بودند» در همين حوالي كه از مجلس پنجم و دولت هفتم مثال ميآورد به نوعي حسرت آن رابطه دوستانه ميان مجلس اصولگرا و دولت اصلاحطلب را ميخورد.
با وجود نگاه اعتدالي كه به رفتارهاي نمايندگان مجلس دارد اما يك خاطره تلخ دارد. از رفتن فرجيدانا ناراحت است. ناراحتي كه او ميگويد در ميان ساير دولتيها نيز وجود دارد اما بازهم به مجلس حق ميدهند. با اين حال در مورد مجلس يك گلايه كوچك هم ميكند. گلايهاي كه آنچنان رنگ و بوي انتقاد ندارد و بيشتر انتظاري است كه محقق نشده. ميگويد: «ما انتظار داشتيم زماني كه مردم با رايشان يك پيامي را دادهاند همه از راي مردم حمايت كنند. » معاون اول از انتخابات هم ميگويد. انتخاباتي كه از نظر او دولت وظيفه اصلي اش برگزاري آن است و وعده ميدهد كه« راي مردم همانطور كه ميخواهند و به صندوق مياندازند عينا اعلام شود.»
افتخاري براي اصلاحطلبان
جهانگيري اما بازهم از اصلاحطلبان ميگويد. اصلاحطلباني كه بدنه اجتماعي اصلي دولت هستند و او در مقام دفاع از ارتباطي كه دولت با اين بدنه اجتماعي داشته است برميآيد. براي نخستين بار در طول يك سال و نيم اخير است كه شايد بالاترين مقام اجرايي كشور پس از معاون اول صراحتا از شرايط اصلاحطلبان ميگويد. از افتخاري صحبت ميكند كه بسياري در طول اين مدت تلاش كردهاند ناديدهاش بگيرند. برنامهريزي كردند تا بياهميت جلوهاش بدهند و نتوانستند. مصداق اين نتوانستن همين جمله معاون اول رييسجمهور دولت تدبير و اميد است.
ميگويد: «اين افتخار به نام اصلاحطلبان ثبت شده است كه از كانديدايي حمايت كردند و همان بر سر كار آمد» او در اين مورد بيشتر هم توضيح ميدهد. ميگويد كه «افتخار اصلاحطلبان اين است كه دولتي را سر كار آورده است كه تلاش ميكند گرههاي زندگي مردم را باز كند و اينكه چند اصلاحطلب وارد دولت شدهاند و تعدادشان كم و زياد بوده است ديگر زياد اهميت ندارد» همين جا است كه بحث را بيشتر باز ميكند و ميگويد كه همين افتخار اصلاحطلبان باعث شده است كه «دغدغه همه به اين جا رسيده است كه دولت شرايط حضور همه جريانها را در انتخابات فراهم كند» معاون اول هنوز شرايط سالهاي گذشته را فراموش نكرده و در مورد اين يك موضوع صريح است و ميگويد: «مگر فراموش كرديم كه در كشور چه شرايطي حاكم بوده است؟» او از تغيير دغدغهها نيز بازهم صحبت ميكند و ميگويد«دغدغههاي ديروز ديگر امروز نيستند.»
اقتصاد و معضلات يارانهاي دولت
معاون اول رييسجمهور در ميان همه سياسي بودنش يك چهره اقتصادي هم است. خبرهايي كه در همين چند وقت اخير از برخي مسائل و مشكلات اقتصادي داده بود حسابي واكنشبرانگيز شد اما او ميگويد كه قصدش از بيان برخي موضوعات جلوگيري از «سوء مديريت»ها بوده است. دولت اما از نگاهي كه سابقا به ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي در دوره دولت قبل وجود داشته است هم ميگويد. نگاهي كه او ميگويد منفي بوده و اين دولت تمام تلاشش را داشته تا اين نگاه را هم تغيير بدهد. از معضلات يارانهاي دولت هم ميگويد. معضلي كه آقاي معاون اول از آن به عنوان «قصه پر غصه يارانه ها» ياد ميكند. جهانگيري اما براي مشكلات يارانهاي دولت كه تاخير در تصميمگيري را موجب شده هم ميگويد. معضلاتي كه در آن بازهم پاي «تندروها» در ميان است.