مفسر برجسته قرآن کریم ابراز کرد: اگر کسی در یکی از این دو به انحراف برود و فلج شود، آن گاه خودش میگوید، برای ما یکسان است که به ما پند بدهی یا ندهی، حرف تو در ما اثر نمیکند، مؤمن آلفرعون گفت حضرت موسی(ع) بینه آورد و انسانی که مسرف و کذاب است، اهل ارتباط با «الله» نیست.
وی با اشاره به این که ما تا زنده هستیم باید نصیحت کنیم، خاطرنشان کرد: مؤمن آلفرعون هم بینات و برهان آورد و هم انذار کرد، یعنی هم بخش عقل نظر و هم بخش عقل عملی را استفاده کرد، گناه و معصیت چرک است، ما به شما آیینه شفاف دادیم اما با معصیت فراوان چیزی را نشان نمیدهد و این شخص کور میشود.
طرح مسأله حسن و قبح جامعه را برای فهم حقایق خلع سلاح کرد
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه «یَا قَوْمِ لَکُمُ الْمُلْکُ الْیَوْمَ ظَاهِرِینَ فِی الْأَرْضِ فَمَن یَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِیکُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِیکُمْ إِلَّا سَبِیلَ الرَّشَادِ ﴿۲۹﴾»، اظهار کرد: مؤمن آلفرعون انصاف را در سخن گفتن با فرعون و اطرافیانش رعایت کرده است، خودش را در ردیف شنونده قرار داد و گفت «فمن ینصرنا»، یعنی چه کسی ما را از عذاب خداوند نجات و یاری میدهد، مؤمن آلفرعون بین بخش نظر و عمل را ارتباط و پیوند برقرار کرد.
وی با قرائت آیه « وَقَالَ الَّذِی آمَنَ یَا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُم مِّثْلَ یَوْمِ الْأَحْزَابِ ﴿۳۰﴾»، بیان کرد: جامعیت بین عمل و نظر، جامعیت بین خود و قوم خود، جامعیت بین خود و زعیم مصر و جامعیت ساکت نشدن در برابر فرعون در مؤمن آلفرعون وجود دارد، مؤمن آلفرعون بین همه بخشها جمع کرد و این نتیجه داد.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیات ابراز کرد: اگر جبر باشد، ظلم وجود دارد، آنان کاری کردند که عناصر چهارگانه ما را فلج کردند، ما دو منبع قرآن و عترت برای دین و دو چراغ عقل و نقل داریم، قرآن را که گفتند تحریفشده است و عترت را هم که یا مسموم یا شهید کردند پس منبع را از ما گرفتند.
وی اظهار کرد: درباره یک چراغ که عقل باشد گفتند عقل حسن و قبح را درک نمیکند و جامعه را خلع سلاح کردند، پس چه کسی حسن و قبح را درک کند؟ مانده تنها نقل و این نقل هم یک قرن و اندی نقل حدیث ممنوع بود و بعد به اندازه کافی جعل کردند و نقل بعد از آن آزاد شد.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به این که مرحوم علامه عسگری صد و پنجاه راوی ساختگی که وجود خارجی ندارد را مشخص کرده است، گفت: فهم دین جان کندن میخواهد تا از قرآن و عترت چیزی بفهمد تا عقل مرده را زنده کند و بگوید عقل نمرده است، این همه رسانهها در اختیار آنان بود به آسانی غدیر را به سقیفه تبدیل کردند.
جهنم و بهشت نشانه اختیار انسان است
وی بیان کرد: قرآن و عترت حرف دین را میزند اما نیاز به چراغ که قرآن و نقل است دارد، عقل را باید به کار بیندازیم تا جبر را به آسانی ابطال کند، وقتی انسان مجبور باشد این همه بگیر و ببند که خداوند در قیامت وعده داده برای چیست؟ مگر خداوند کسی را که مجبور است، عذاب میکند.
مفسر برجسته قرآن کریم با تأکید بر این که عقل نیرویی است که قانون را بفهمد، ادامه داد: از عقل کاری بر نمیآید، چه عقل باشد و چه نباشد دین هست، عقل مهندس نیست که دین بیاورد یا صراط ترسیم کند، خداوند یک نیرویی گذاشته که آن چه که عقل فهمید آن را عمل کند و یک محکمه و قاضی هم در درون انسان گذاشته که آن نفس لوامه است.
وی اظهار کرد: اگر کسی خلاف کند چرا خوابش نمیبرد؟ انسان مادامی که اشتباهی را انجام نداده است و هنوز کاری را نکرده است مجبور است آزاد باشد، آزادی انسان را خداوند به او داد و اگر بخواهد آزادی را از او بگیرد، محال است، این فرد بالضروره آزاد است، اختیار تکوینا هست.
حضرت آیتالله جوادی آملی ادامه داد: مانند این که فردی را بین شراب و آب گذاشتهاند و کسی شمشیر بالای سر آن فرد گرفته که یکی را باید انتخاب کنی، اما عقل از درون و انبیا از بیرون میگویند این شراب ضرر دارد و آب نافع است، عقل و نقل میگوید ضرر دارد اما باید یکی را انتخاب کند.
وی اظهار کرد: این نفس لوامه مرتب دارد انسان را سرزنش میکند، انسان چه مسلمان و چه کافر باشد برخی از گناهان است که انسانی است، آن گاه این نفس لوامه انسان را سرزنش میکند، اگر کافری مال دیگری را برده است، شب خوابش نمیبرد، معلوم میشود که از درون و بیرون مسأله جبر محال است.
دموکراسی غیر دینی نمونهای از اومانیسم است
مفسر برجسته قرآن کریم با قرائت آیه «الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِینَ آمَنُوا کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿۳۵﴾»، بیان کرد: در این آیه به توضیح معنای مسرف مرتاب میپردازد و میگوید مسرفان مرتاب کسانی هستند که بدون برهان عقلی و نقلی در آیات خداوند مجادله میکند، وقتی برهان آمد سلطنت به دست اوست.
وی اظهار کرد: بدون برهان حرف زدن نزد خداوند مغضوب است، مؤمنان به اخلاق الهی متخلق هستند، ذات اقدس اله از حرف بیبرهان خوشش نمیآید، مؤمنان نیز همچنین هستند، اگر انسان متکبر بود، یعنی اومانیسم، یعنی به جای این که خود را خلیفه الله بداند، او را جایگزین خدا میشمرد.
حضرت آیتالله جوادی آملی مردمسالاری غیردینی و دموکراسی غیردینی را نمونهای از اومانیسم دانست و ادامه داد: مردم از چه چیز باخبر هستند؟ عقل چراغ است او توان آن را ندارد که جای اشخاص و اشیا را معلوم کند، خطوط کلی را میتواند بفهمد اما نمیتواند چیزی را ایجاد کند.
وی بیان کرد: اگر چیزی منبع دینی نداشته باشد همان اومانیسم است، یعنی خدا این گونه فرمود نظر من هم همین است، این که قرآن فرمود هر وقت انبیا چیزی آوردند که شما نمیپسندید این قلب متکبر میشود، یا در جایی قرآن گفت که آیا ندیدی آن کس که هوای نفس را اله خود گرفت.رسا