علی هدایتی: درباره توافق سیاسی و آسیبهای 2مرحلهای کردن توافق جامع هستهای مطالب زیادی نوشته و انتقادات جامعی مطرح شده است. در این میان این سوال مهم مطرح است که آنهایی که در روزهای منتهی به 24 نوامبر سال گذشته میلادی، از تمیز شدن متن نهایی توافق جامع میگفتند و تنها چند پرانتز را به عنوان جزئیات اختلافی میدانستند، اکنون میخواهند چه چیزی را به عنوان توافق سیاسی سر دست بگیرند و هورا بکشند؟!
از زمان توافق ژنو تاکنون بیشتر از یک سال گذشته است. توافق ژنو، کلیات توافق جامع هستهای را تنظیم کرده است. طرفین به همدیگر 6 ماه فرصت دادند تا درباره جزئیات توافق جامع نیز با یکدیگر مفاهمه کنند. آن 6 ماه گذشت. توافق ژنو 4 ماه دیگر نیز تمدید شد و اکنون طرفین باز هم توافق کردند این توافقنامه 7 ماه دیگر تمدید شود! سوال اساسی این است؛ «این مدت زمان برای به توافق رسیدن طرفین بر سر جزئیات کافی نبود؟»
پس از توافق ژنو، 12 ماه مذاکره مستمر صورت گرفته است اما آنچه اکنون پیش روی ما قرار گرفته بحث و گمانهزنی درباره یک توافق کلی سیاسی دیگر است! چرا؟ اختلافات طرفین بر سر همان جزئیات است بنابراین توافق بر سر یکسری کلیات جدید و غیرضرور چه معنایی میتواند داشته باشد؟
درباره آسیبها و هزینههای توافق 2مرحلهای درباره موضوع هستهای مطالب قابل تامل فراوانی مطرح شده است. در این میان اما یکی از مهمترین نگرانیها درباره این توافق سیاسی، ماجرای تحریمهاست!
این واقعیت را حالا دیگر همه میدانند که توافق ژنو یک دام بزرگ برای ایران بود. باراک اوباما هم دیگر ابایی ندارد از اینکه این واقعیت را بگوید و اعلام کند نباید اجازه دهیم ایران از مذاکرات فرار کند، چرا اوباما مذاکرات هستهای را برای ایران یک دام میداند؟
میشود درباره این موضوع یک احتمال را بررسی کرد و آن میزان دستیابی طرفین به اهداف خود در مذاکرات است. هدف آمریکاییها از مذاکرات هستهای، متوقف و یا محدود کردن صنعت هستهای ایران به بهانه نگرانی از انحرافات نظامی بوده است. ایران نیز به دنبال لغو تحریمها، البته با حفظ حقوق هستهای خود بود. اکنون بیش از یک سال پس از توافق ژنو میتوان مشاهده کرد که طرفین در کدام نقطه از اهداف خود ایستادهاند!
آیا توافق ژنو برنامه هستهای ایران را متوقف و محدود نکرد؟ براساس توافق ژنو، از بخشهای مهمی از برنامه هستهای ایران نظیر سطح و اندازه غنیسازی محدود، استفاده از ماشینهای نسل جدید ممنوع و از افتتاح رآکتور آب سنگین اراک ممانعت شد! حجم ذخایر اورانیوم ایران نیز گویا قرار است از اندازهای در حد 250 کیلوگرم افزایش نیابد و مابقی به یک کشور همسایه (مانند روسیه) ارسال شود! بنابراین مشاهده میشود توافق ژنو عملا برنامه هستهای ایران را محدود و متوقف کرده است. در آنسو، ایران اما با کدام فاکتور ارزشمند توافق ژنو دل به ادامه مذاکرات ببندد؟ آیا تحریمها لغو شد؟ خیر! در واقع اوباما با توافق ژنو شرایطی را ایجاد کرده که بدون لغو تحریمها، برنامه هستهای ایران محدود شده است! این نقطه مطلوب اوباما در شرایط فعلی است با این حال یک واقعیت وجود دارد و آن اینکه هر چه از توافق ژنو میگذرد، تعطیلی و محدودیت برنامه هستهای ایران ملموستر و از آنسو عدم تحقق وعده لغو تحریمها نیز چشمگیرتر میشود! به همین دلیل اوباما اگرچه مشتاق به تداوم وضعیت فعلی است اما به دلیل شرایط داخلی تیم مذاکرهکننده ایرانی، تداوم این شرایط بسیار سخت به نظر میرسد. به همین دلیل باید تغییر و تحولی در روند مذاکرات ایجاد شود که پیشرفت این مذاکرات را القا کند.
اگر از این زاویه به موضوع نگاه شود؛ شاید بتوان گفت توافق سیاسی تقریبا همین نقش را ایفا میکند! با این حال اگرچه توافق سیاسی میتواند به لحاظ روانی اثرگذار باشد و امکان تداوم مذاکرات را برای تیم ایرانی فراهم کند اما در عمل همین توافق سیاسی نیز محل نگرانی است، چراکه مشخص نیست مفاد این توافق سیاسی چیست؟
و مهمتر اینکه این توافق و جزئیات آن تا چه اندازه میتواند در تغییر معادله مذاکرات اثرگذار باشد اما همانگونه که در ابتدا گفته شد، عمده نگرانیها درباره موضوع تحریمهاست. مهمترین نگرانی آن است که تودرتو کردن مذاکرات هستهای شاید فرآیند لغو تحریمها را پیچیدهتر از شرایط فعلی کند. تیم مذاکرهکننده باید این را بداند که هدف از مذاکرات آنها با آمریکاییها لغو تحریمها بوده است بنابراین همه اقدامات و تصمیمات آنها نسبت به موضوع لغو تحریمها سنجیده میشود و قطعا این گزاره مقبول اکثریت جامعه است که هر فرآیندی که منجر به سفتتر شدن گره تحریمها شود، در حکم خیانت است!