هـراز نـیـوز: نامه حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی به مدیر هفته نامه شارلی ابدو در پی توهین این نشریه به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام و دعوت آنان به انصاف، حق مداری و عدالت در رسانه مختلف کشور بازتاب خبری داشته است.

حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرتضی جوادی آملی در نامه خود به مدیر هفته نامه شارلی ابدو، ضمن دعوت آنان به رعایت انصاف، حق مداري و عدل محوري آورده است: در جهاني که شعار صلح دوستي و مبارزه با خشونت و افراط مورد استقبال است ، رو در رو قرار دادن جوامع و ايجاد نگاهي خصمانه بين طرفداران اديان و تحريک عواطف و احساسات و صف آرائي اديان و ملل در برابر يکديگر با آموزه هاي عقلاني بشر و الهامات فطري آدمي در تضادّ است و نه تنها نمي تواند در به اهتزاز در آوردن پرچم صلح ، رفيق شفيق و يار مددکار باشد. بلکه موجب ضعف و سستي در مسأله مهم همگرائي اديان و همسوئي ملل بشمار مي آيد .

متن نامه حجت الاسلام والمسلمین دکتر مرتضی جوادی آملی به این شرح است:

مديريت محترم هفته نامه شارلي ابدو

با سلام و احترام

از پيامبري که آموزگار علم و حکمت است و با اراده الهي جامعه را از ظلمت و جهل به نور و دانش هدايت مي نمايد سخن نمي گويم .

از فرزانه اي که درس آزادي و کرامت را از ساحت الهي آموخت تا ارمغان بشر سازد و انسانها را از زنجير اسارت و يوغ لئامت رهائي دهد قلم نمي زنم .

از پيامبري که همه انبياي پيش از او به آمدنش بشارت داده تا پيامبر رحمت و پيام آور صلح و دوستي و نويد بخش جوانمردي و مروّت باشد کلامي نمي گويم .

بلکه از ارزشها و اصولي که در باور شما شکل يافته و از مظاهر تمدّن نوين به ويژه در جهان غرب به شمار مي آيد گفتگو مي کنم .

براي شما و همفکران محترم تان که به انگيزه آزادي بيان و به نيّت رها سازي انديشه و ارضاي غريضه اقدام به هر صورتي از رفتارهاي ژورناليستي مي نمائيد ، اگرچه با توهين و تحقير همراه باشد ، و يا بازي با عواطف و احساسات محسوب گردد ، نکاتي را به اختصار و با احترام يادآور مي شوم ؛

١- همه انسانها خصوصاً جمع نخبگان و گروه دانشمندان به ويژه اصحاب معرفت ساز و ارباب باور بخش از جايگاهي کريمانه برخوردارند به گونه اي که هر نوع اقدام و هر گونه رفتار به ظاهر فرهنگي و هنري که با اصول ارزشي و قواعد دانشي سازگار و هم سو نباشد خلاف کرامت و نافي حرمت قلمداد شده و از منطق خرد محکوم و از منظر اخلاق مردود است .

٢- ترديدي نيست که بشر با انديشه و باور هوّيت مي يابد و جان بر مي گيرد ، اگرچه آن تفکّر و اين ايمان به راه نباشد بلکه بيراهه باشد ، به سُخره گرفتن افکار عقلي و به استهزاء کشاندن آثار قلبي بازي کردن با هويّت انسانهائي است که زندگي و مرگ خود را در رکاب آن باور به قربانگاه مي برند .

٣- احساسات و عواطف انسانها در مجموعه کرامت انساني و حرمت نهادن به هويّت و شئون بشري قابل تفسير و شايسته تعبير است و بي اعتنائي بدان و به هيچ گرفتن آن خصوصاً براي عموم مردم با زير پا نهادن ارزشها و لگد مال نمودن حرمتها همراه خواهد بود .

٤- گرچه نفس آزادي بيان از هر نوع تنگناي فکري و فراغت قلم از هر گونه محدوديّت فرهنگي ، تحفه اي گرانقدر و جلوه اي بهامند بوده و نزد خرد ممدوح و در پيشگاه فطرت محمود است ، ليکن براي نفس بيان و شخص قلم نيز حرمتي ذاتي است که حفاظت جايگاه آن و صيانت پايگاه اين خود حاکي از رعايت کرامت انساني است.

٥- آنچه گم شده بشر امروز است و متأسفانه هرچه بيشتر مي جويد کمتر مي يابد همانا حقيقت است ، پيامبران الهي و سفيران ربوبي آمدند تا بشر را به حقيقت نزديک و مفاهيمي همچون کرامت ، عدالت ، آزادي ، استقلال ، و حقوق بشر را از منظر خدائي که آنها و اينها را آفريد وابکاوند . به باور باورمندان و در اعتقاد رسولان هريک از مفاهيم ارزشي ياد شده و ديگر مفاهيم از اين دست به گونه اي ديگر بايستي تفسير و به نحوي متفاوت شايسته تعبير مي باشند .

٦- رسالت مطبوعات روشنگري و مأموريت آنان حق نمائي است که البته هرچه اين رسالت در کسوت اخلاق بر آمده و در صحبت ادب بر آيد موجب تفاهم و سبب تعامل بيشتر خواهد گرديد ، در جهاني که شعار صلح دوستي و مبارزه با خشونت و افراط مورد استقبال است ، رو در رو قرار دادن جوامع و ايجاد نگاهي خصمانه بين طرفداران اديان و تحريک عواطف و احساسات و صف آرائي اديان و ملل در برابر يکديگر با آموزه هاي عقلاني بشر و الهامات فطري آدمي در تضادّ است و نه تنها نمي تواند در به اهتزاز در آوردن پرچم صلح ، رفيق شفيق و يار مددکار باشد. بلکه موجب ضعف و سستي در مسأله مهم همگرائي اديان و همسوئي ملل بشمار مي آيد .

٧- اکنون که با بيداري جوامع و بهره گيري از نداي فطرت و تعاليم عقلاني و آموزه هاي وحياني ، بشر در تکاپوي برون افکندن زره جنگ و خشونت از تن است و مي انديشد که چگونه حرير صلح و دوستي را در فضاي عقلانيّت اصيل بر تن نمايد ، اقداماتي که موجب بر هم زدن اين تجربهء بزرگ و آشفته نمودن اين صحنه اجتماعي و فرهنگي است خود دور شدن از رسالت ذاتي فرهنگ و شناوري در خلاف جريان عمومي است .

٨- به نظر مي رسد اکنون که بشر به دشواري بر بام بربريّت بر آمده و بر سقف وحشيّت خيمه زد شايسته نمي نمايد که ديگر بار به بهانه هاي واهي و اقدامات جبراني از بام صلح برزمين جنگ برافکنده شود و از سقف مهر و دوستي بر سطح قهر و دشمني برکوبيده گردد .

٩- گرچه همواره حرکتهاي نا بخردانه و رفتارهاي ناپسندانهء جريانات تندرو ، افراطي ، خشونت گرا ، ضد فرهنگ و بي منطق از هرسو و با هر انگيزه محکوم و مطرود است ليکن وظيفهء خردگرايان و تکليف گشاده صدران همواره تحمّل و صبوري و دامن نزدن به لهيب منازعات و ندميدن شعله مناقشات است ، بلکه بر خود فرض و لازم مي بينند تا مجال مقابله و بهانه مجادله را از هر نا آگاه و يا هر مغرضي باز ستانند .

١٠ – روشن است که ابزار فرهنگ و اسباب هنر مستعمره قدرت و بازيچه ثروت نيست ، از اينرو بايستي توجّه داشت چگونه عواملي و کدامين عناصر با هدايت و حمايت خويش مي کوشد تا تيراژ ٥٠ پنجاه هزاري را به شمار گان ٥ مليوني فزوني بخشد ، همواره ارباب نظر و اصحاب بصر بايستي به خاطر بسپارند که نبايستي اجازه داد تا عقاب قدرت و چنگال ثروت ، هماي فرهنگ و کبوتر هنر را به چنگال خود در ستاند و بر کام خويش برکشاند .

در پايان ، از اينکه با امعان نظر در نکات ياد شده مسير فکري و فرهنگي آن جمع محترم و آثار منتشره آن را مورد تامّل و بررسي مجدد قرار مي دهيد سپاسگزاري نموده و خود و شما را به رعايت انصاف ، حق مداري و عدل محوري دعوت نمايم .

مرتضي جوادي آملي

2 thoughts on “نامه دکتر مرتضی جوادی آملی به مدیر هفته نامه شارلی ابدو”
  1. باسلام وعرض ارادت معلوم است ازچنین پدر فرزانه ای باید همچین فرزند شایسته ای مقتدرانه والبته محکم وبخردانه وبا نهایت ادب واخلاق وعطوفت اسلامی جواب نابخردان به ظاهر متمدن داده شود چون ذره ای انصاف وصلح دوستی اگر مدنظرشان بود بخود اجازه هتاکی به پیامبر عظیم الشان اسلام رانمیدادند همچنانکه مسلمانان هیچگاه بخود اجازه توهین به حضرت موسی کلیم الله وحضرت عیسی بن مریم ع رانمیدهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *