تقدیم لایحه مدیریت شهری از سوی دولت آقای روحانی به مجلس ادامه راهی است که پیش از این دولت آقای احمدی نژاد رفته بود.اینکه کدام دولت و به چه منظوری چنین لایحه ای را به مجلس ارایه کند مهم نیست،مهم ان است که چنین اقدامی،برایند یکی از نیازها و ضرورت های موجود در متن جامعه شهری ایران-بطور خاص کلانشهر ها-ودر عین حال بیانگر مشکلات و پیچیدگی های اجرایی در حوزه مدیریت شهری است.
چنانچه به موضوع نحوه انتخاب اعضا شوراهای اسلامی شهرها و آنگاه انتخاب شهرداران از سوی این شوراها تکیه کنیم،اهمیت موضوع دوچندان میشود جامعه فرد گرای ایران،خود اساسا کار فردی را هم برنمی تابد تا چه رسد به اینکه شورایی جمع شوند و بخواهند شهرداری را انتخاب نموده و هرروز به سلیقه ای اورا مورد عتاب و خطاب قرار دهند تا چه کند و چه نکند…
حالا بیایید پیچیدگی های خدمات شهری توسط شهرداری ها را از یک سو و امور زیرساختی و زیربنایی شهرها را با توجه به عقب ماندگی تاریخی آن ها از سوی دیگر،کنار هم بگذارید و سپس تهدیدات هرروزه شهرداران به استیضاح وسپس عزل آنها را اضافه کنید و ببینید چه آشفتگی ای بوجود می آید.
این همه،به هیچ روی مخالفت با انتخاب اعضای شوراهای اسلامی و یا حتی به ذات عملکرد آنها نیست چراکه شوراها برآمده از متن قانون اساسی کشور و انتخاب آنان برآیندی از آرا دمکراتیک مردم و مردم سالاری دینی است.بنابراین مخالفت با آن وجهی ندارد اما سخن سر تجارب کسب شده از این مدت عمر شوراها و عملکرد آنهاست.شوراییان هم کم و بیش معتقدند که خود در نحوه ی راهبری شهرداران وامانده اند و شهرداران نیز به خاطر تیغ چند لبه استیضاح و عزل،عملا از ارایه عملکرد خوب و سختی تعامل با سلایق گوناگون و متفرق موجود در شوراییان،درمانده اند.
چنانچه عدم تجربه ی یکروزه ی کثیری از شوراییان در امور مدیریت شهری و حتی فقدان آگاهی اولیه آنها نسبت به امور خدماتی،عمرانی،فرهنگی،شهری و شهروندی را اضافه کنیم،خود عاقبت داستان هویداست.
به هرحال لازمه ی روحیه و گرایش عموم شهروندان ایران به نحوه خدمات شهرداران،ایجاب مینماید تا شهرداران در امور عمرانی،زیربنایی و خدمات شهری،مبسوط الید تر باشند.این امر نه به معنای نفی قدرت شوراییان بلکه به نوعی همترازی شهرداران و شوراییان است کماینکه تجربه کشورهای پیشرفته و نیمه پیشرفته و حتی همسایه ای چون ترکیه نیز بر این امر صحه میگذارد.به این روی چنانچه منطقی با موضوعی به نام لایحه مدیریت شهری مواجه شویم و بخش مربوط به نحوه انتخاب شهرداران بطور مستقیم از سوی مردم را مدیریت کنیم بنظر آن می آید که به ثواب و صلاح نزدیکتر است.از آنکه هر روزه شاهد منازعات فرساینده و اختلافات سلیقه ای بین اعضای شوراهای شهر از یکسو و عزل شهرداران باتجربه و نصب شهرداران بی تجربه ای باشیم که خروجی آن برای شهروندان شهرها قلیل یا اندک است.
بنابراین مجلسیان شورای اسلامی در برابر آزمونی قرار دارند که رای آنها میتواند به این کلاف سردرگم و به هم پیچیده منازعات شوراییان باخود و شوراییان با شهرداران استمرار بخشیده و یا آنکه اختیاراتی را برای شهرداران فراهم آورد تا در نحوه و میزان عمل به وظیفه شهرداری گری خود محکم تر و ثابت قدم تر باشند.در عین حال شوراهای اسلامی شهرها نیز نسبت به حوزه سیاست گذاری و نظارت بر عملکرد شهرداران، جدی تر از پیش عمل کرده و از ورود به حیطه وظیفه اجرایی شهرداران بپرهیزند.
دکتراصغرگرزین / هراز نیوز