رییس دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی کرمان برای رفع ابهامات موجود و بیان واقعیت‌ها، جزئیات دستگیری خود را در کشور عربستان تشریح کرد.
به گزارش ایسنا، حجت الاسلام والمسلمین دکتر”علی عارفی” مدتی توسط عوامل وهابیت و آل سعود در مدینه منوره بازداشت بود که اول مرداد ماه با رأی برائت دادگاه عربستان، به استان کرمان بازگشت.
آنچه در ذیل می خوانید جزئیات بیشتر این دستگیری است که از زبان حجت الاسلام والمسلمین عارفی بیان شده است:
در شب 15 شعبان در هتل “بدرالمدینه”، جشن میلاد حضرت مهدی(عج) با حضور کاروان های متعدد برگزار شد، بنده نیز طبق نظر شورای فرهنگی آنجا به عنوان سخنران با موضوع “وجود حضرت مهدی(عج) از دیدگاه اهل سنت” حضور یافتم که مورد توجه شرکت کنندگان قرار گرفت.
صبح 16 شعبان پس از اقامه نماز صبح در مسجد النبی، کاروان ما برای زیارت وداع در بین الحرمین حضور یافت و زیارت وداع قرائت شد، به دلیل اینکه بقیع در اول صبح همیشه از نظر جمعیتی شلوغ است، منتظر ماندیم تا جمعیت بقیع کمتر شود و زائران کاروان راحت تر بتوانند زیارت کنند.
وقتی من وارد بقیع شدم، مردی یک روحانی را کتک می زند و او را به طرف درب بقیع می کشد، بنده هم به دلیل اینکه ریش سفید آنجا بودم و به این نیت که اصلاح میان دو برادر مسلمان باشد ، جلو رفتم تا کمکی کنم و متواضعانه خواهش کردم چون ماه شعبان مبارک است، وی را رها کنید و این درحالی بود که من نمی دانستم این روحانی به چه دلیل دستگیر شده است که در همین حین آن مرد دست من را هم گرفت و در آن لحظه حس کردم عصبانی است دستم را رها کردم و گفتم آنجا را ترک می کنم.
در میانه راه چفیه قرمز آن مرد که روی زمین افتاده بود را برداشتم و برای اینکه او را قانع کنم چفیه را بردم و تقدیمش کردم و با تعبیری که احترام خاصی برای بزرگان آنان محسوب می شود، گفتم ” تفضل فضیلة الشیخ ” و منتظر تشکر بودم که وی علاوه بر گرفتن چفیه دست مرا محکم گرفت به حدی که جای انگشت های او بر بازوی من ماند و بازوی من زخم و سیاه شد.
زمانی که خواستم خود را رها کنم دیدم محاصره هستم و حدود 12نفر از سربازان من را به همراه آن روحانی به هیات بقیع بردند و باید بگویم در آن لحظه هیچ درگیری و زد و خوردی صورت نگرفت.
زمانی که ما را به هیات بقیع بردند در آنجا شرطه ها ما را کتک زدند و داخل یک اتاق تاریک حبس کردند، و در اینجا بود که از آن روحانی دلیل این دستگیری و اتفاق را سئوال کردم که او گفت: من به صورت انفرادی در بقیع داشتم دعا می خواندم، در آنجا دیدم جمعیتی عرب صلوات فرستادند و من تصور می کردم آنها عراقی هستند، مرتبه سوم که این جمعیت صلوات فرستاد و قبل از اینکه ماموران بقیع عکس العمل نشان دهند، من بلند شدم و خواستم از میان این جمعیت بیرون بیایم که یک نفر از پشت سر با آرنج به کمرم ضربه زد و آن زمان که مرا بیرون می آوردند شما نیز رسیدید.
عصر همان روز ما را به بازداشتگاهی بردند که در آنجا نیز مدتی شکنجه های وحشیانه شدیم و توهین های زیادی شنیدیم پس از آن ما را به شرطه مرکزی بردند که شکنجه ها در این مکان به صورت روحی بود، توهین ها و تحقیر ها می شدیم. اول رمضان از زندان آزاد شدیم، اما ممنوع الخروج بودیم نمی‌توانستیم از مدینه خارج شویم.
تلاش های زیادی از سوی مسئولان ایرانی و همچنین رهبر شیعیان مدینه صورت گرفت که قبل از تشکیل دادگاه این مساله پایان یابد، اما آن مأمور رضایت نمی داد.
همچنین دادگاه را تشکیل نمی دادند زیرا می خواستند اذیت کنند و یکبار نیز که زمان دادگاه اعلام شد این مامور حاضر نشد در دادگاه حضور پیدا کند و دادگاه به تعویق افتاد.بالاخره دادگاه تشکیل شد و با توجه به اینکه بیشتر قضات در عربستان وهابی هستند، خوشبختانه به یاری خداوند پرونده ما در اختیار قاضی قرار گرفته بود که وهابی نبود.
در روز دادگاه آن مامور بقیع که از ما شکایت کرده بود، ادعای دروغ خود را با این مضمون که آن روحانی در بقیع صلوات فرستاده و زمانی که خواستم اور را به هیات بقیع ببرم روحانی دیگر آمده دست های مرا گرفته و دیگران مرا کتک زده اند، بیان کرد.
حجت الاسلام والمسلمین عارفی در ادامه گفت: من نیز در پاسخ به قاضی دادگاه که پرسید آیا این فرد راست می گوید، برای دفاع از خود پس از گفتن بسم الله الرحمن الرحیم، خطبه مورد اتحاد شیعه و سنی را قرائت و بعد شهادتین را مطرح کردم و بعد هم وارد بحث شدم و جریان را تعریف کردم.
وی ادامه داد: البته دفاع خود را اینگونه گفتم که بنده از عرب سه خصلت شجاعت، احترام به میهمان و احترام به ریش سفید سراغ داشتم زمانی که دیدم دو برادر مسلمان درگیر هستند تنها برای اصلاح میان دو برادر وارد شدم و فکر نمی کردم او مامور بقیع باشد زیرا لباس شخصی بود و ایشان هر سه خصلت را زیر پا گذاشت.
قاضی نیز پس از شنیدن سخنانم به مامور بقیع گفت آیا شما دلیل و بینه دارید که در غیر این صورت برائت ایشان را صادر می کنم. البته او گفت که مامور است و مامور دروغ نمی گوید و قاضی نیز بر آوردن دلیل و بینه تاکید داشت.
پس از اینکه دادگاه حکم برائت را صادر کرد من بیان کردم که این برادر ما را تکفیر کرده است و قاضی گفت به دلیل اینکه در پرونده شما هم آورده شده است که شما مورد ضرب و شتم قرار گرفتید می توانید از این فرد شکایت کنید. و من گفتم که من از برادر مسلمانم شکایت نمی کنم زیرا او نادان و جاهل است و من او را به خدا واگذار می کنم. سپس این مدعی را بوسیدم و قاضی نیز در این زمان سه بار الله اکبر من حسن خلق الایرانی گفت.
وهابیت آن روز به برکت توجه خداوند متعال و ائمه اطهار و دعای مردم شکست خورد و در پایان دادگاه با اجازه قاضی حدیثی از رسول اکرم با عنوان اینکه من مبعوث شدم برای اینکه مکارم اخلاق را بالا ببرم به آن مامور هدیه دادم .در شب بیست و سوم ماه رمضان برای عمره مفرده عازم مکه شدیم و از آنجا عازم جده، به دلیل اینکه پروازهای ایران در عربستان تمام شده بود و پرواز دبی به تهران نیز هر روز انجام می شود، پرواز جده به دبی و سپس دبی به تهران را برای بازگشت به کشور انتخاب کردم.
رییس دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی کرمان ازحجت الاسلام قاضی عسکر رییس بعثه مقام معظم رهبری و همچنین تیم وی در مکه و مدینه، ریاست حج و زیارت و تیم وی در مکه و مدینه، دکتر قشقاوی معاون وزیر امور خارجه، دکتر دهقان سفیر ایران در کنفرانس اسلامی، دکتر زاهدی و دکتر پور ابراهیمی نمایندگان مردم کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی، دکتر عارفی نماینده مردم جیرفت و عنبر آباد در مجلس و دکتر منظری توکلی نماینده مردم بافت در مجلس بواسطه حمایت ها و زحمات های بسیار، قدردانی کرد.