حضرت آيت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی خود که مصادف با آخرين روزهای ماه شعبان و در آستانه ماه مبارک رمضان برگزار شد به ايراد توصيه های اخلاقی و نيز بيان فضايل اين دو ماه مبارک پرداختند.
ایشان اظهار داشتند:
دلیل نامگذاری ماه شعبان از سوی ذات اقدس الهي به دلیل شعبه شعبه بودن رحمتهاي الهي است؛ گاهي پيامبر خود را به نام شعيب معرفي ميکند چراکه شعبههاي گوناگون رحمت الهي به وسيله اين پيامبر به جامعه منتقل ميشود.
معظم له اذعان داشتند:
سيره و سنّت و روشِ وجود مبارک حضرت رسول مصداق حقیقی راه مستقیم است لذا ما يک راه مستقيمي نداريم که پيغمبر برابر آن راه حرکت کند، هر چه او ميکند و ميگويد و هر جا ميرود، اين به مثابه راه مستقیم برای ماست.
ایشان ادامه دادند:
وجود مبارک پيامبر براي ما طريقِ «مهيع» است; يعني همه اگر همه جهانيان بخواهند راه آن حضرت را طي کنند، هيچ تزاحمي نيست؛ راه پیامبر راه رحمت، عقل و عدل است, اگر همه عاقل و عادل باشند راه عقل بيزحمت است, راه عدل بيتصادف است، انسان عاقلِ عادل نه بيراهه ميرود و نه راه کسي را ميبندد؛ اگر همه بخواهند اين مسير را طي کنند، ميشود طريقي که مستقيماً به سعادت ميرسد و اين خاصيّت ماه پربرکت شعبان است.
ایشان با اشاره به خطبه حضرت رسول در آخرین روزهای ماه مبارک شعبان بیان فرمودند:
در آخرين جمعه ماه شعبان وجود مبارک حضرت فرمود: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ»، و یا در تعبیری دیگر دارد «قَدْ أَظَلَّکُمْ شَهْر»، گاهي تعبير روايت اين است که ماه پربرکت رمضان روي سر شما سايه انداخت و شما زير سايه ماه مبارک رمضان هستيد، گاهي تعبير روايت اين است که ماه مبارک رمضان به طرف شما اِقبال کرد, رو کرد و شما هم استقبال کنيد، چون زمان فرا ميرسد و «متزمّن» را در برميگيرد، اينچنين نيست که ما به طرف ماه مبارک رمضان برويم، بلکه اين گردش روزگار است که بالأخره ماه مبارک رمضان را به ما ميرساند.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه بیان داشتند:
پیامبر گرامی اسلام فرمود: ««قَدْ أَظَلَّکُمْ شَهْر», «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ»؛ ماه خدا دارد ميآيد و سايه بر شما انداخت, زير سايه ماه خدا بايد حرکت کنيد. در اين ماه فرمود برکات الهي فراوان هست و طلبکاران، فرشتگان الهي هستند که به دستور ذات اقدس الهي کار ميکنند، اين فرشتگان که مأموران الهي می باشند و خود ذات اقدس الهي که طلبکار اصلي است آمادگي خودشان را اعلام کردند و فرمود خيلي از شماها بدهکاريد و خيلي از شماها گِرو داديد، بياييد فکّ رهن کنيد.
ایشان در تبیین مفهوم تعبیر فک رهن در این کلام رسول خدا (ص) فرمودند:
در جريان اخلاق و حقوق ديني, اگر کسي «حقّ الله» به عهده اوست، گناه و معصيتي کرده است، اين شخص بدهکار است يک, هر بدهکاري بايد گِرو بسپارد دو, گِرو در برابر خداي سبحان, زمين و مکان و خانه و فرش نيست بلکه خود انسان را گِرو ميگيرند سه, وقتي خود انسان گِرو شد قدرت حرکت ندارد. اينکه ميبينيد بعضيها ميگويند ما هر چه ميخواهيم چشممان را کنترل کنيم نميتوانيم, زبانمان را کنترل کنيم نميتوانيم, دست خودمان را کنترل کنيم نميتوانيم اين بيچارهها درست ميگويند، چون بسته هستند.
معظم له با اشاره به روایتی از اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) بیان داشتند:
مرحوم صدوق نقل ميکند که کسي آمده حضور مبارک اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) عرض کرد من هر چه ميخواهم براي ادای نماز شب موفق شوم نميشود، فرمود: «قَدْ قَيَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ»؛ آن گناهانِ روز دست و بال تو را بست، روز راحت باش شب آزاد هستي. انساني که گِرو است دلش ميخواهد کار انجام دهد؛ ولي مقدورش نيست، مثل کسي که گِرو دارد و بدهکار است؛ خانه خود را در اختيار «مرتهن» قرار داد و ميخواهد خانه خود را بفروشد ولي نميتواند، چون در گِرو است. بيان نوراني حضرت در آخرين جمعه ماه پربرکت شعبان اين است که آقايان, برادران, خواهران! «إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ»، اين «رهين» فعيل به معنای مفعول است؛ «رهين» يعني «مرهون», فرمود جانتان در گِرو کارهاي قبلي شماست.
فرمود ماه مبارک رمضان ما اعلام کرديم که بياييد فَکّ رهن کنيد، فکّ رهن شما هم به توبه است «فَکُفُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ» و توبه هم به اين است که بگوييد خدايا من آمدم، بقيه مانند رو به قبله بودن, غسل توبه, نماز توبه و دعاي توبه اينها جزء مستحبّات توبه است، حقيقت توبه آن اراده خللناپذير است؛ خدايا بد کردم، پشيمان آمدم و گذشته را ترميم ميکنم، همين!
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی ماه رمضان را ماه آزادی از قیود نفسانی خواندند و فرمودند:
يکي از بهترين نعمتها, نعمت آزادي است و اين ماه, ماه آزادي است. انسان طرزي زندگي کند که گرفتار چشم و گوش نباشد، اين بهترين راه است که فَکّ رهن شده باشد، بشود آزادي و از آن طرف هم خوشحال است که دستور ديني را انجام داده است. حضرت فرمود: ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها﴾؛ شما يک قدم در راه خدا برداريد من ده برابر پاداش ميدهم، چه در دنيا و چه در آخرت ما با اين خداي لطيفِ، کريمِ، رئوف و مهربان روبهرو هستيم، اين وعده را کسي به ما داد که ذات اقدس الهي به نبوّت او و به خاتميّت نبوّت او(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) گواهي داده است؛ فرمود به شما اقبال کرد, روي آورد و شما را در زير سايه خود قرار داد.
ایشان در فراز پایانی فرمایشات خود به لذت مومن در هنگام افطار اشاره کردند و فرمودند:
موقع افطار در روايات دارد که روزهدار در دو حال خوشحال است: يکي «عِنْدَ إِفْطَارِهِ» و يکي هم «عِنْدَ لِقَاءِ اللَّهِ». آن لذّتي که در حال افطار داريد هرگز در طول سال در هنگام ناهار نداريد. چرا در هنگام افطار لذّت ميبريد؟ براي خوردن است يا احساس ميکنيد وظيفهاي بايد انجام ميداديد و داديد؟ چقدر انسان روزهدار در حال افطار خوشحال است! چقدر سفره افطار شيرين است! چقدر انسان در حال افطار لذّت ميبرد! با اينکه غذا, غذاي ساده ای است و خيلي هم احتياج به غذا ندارد، اما خيلي خوشحال است و میگويد من خدا را شاکرم که وظيفهام را انجام دادم. اگر اشتها به غذا و احتياج به غذاست، ما که در طول سال اين ناهارها را مصرف ميکنيم، هنگام ناهار آنقدر خوشحاليم که هنگام افطار خوشحاليم؟! شامي که ميخوريم آنقدر خوشحاليم که هنگام افطار خوشحاليم يا يک حساب ديگری است؟ اين فقهاي بزرگ ما گفتند که در فضيلت روزه همين بس که انسان شبيه فرشته ميشود، معلوم ميشود روح ما به يک سلسله امور ديگري علاقهمند است.
اسراء نیوز