راز موفقیت هیئت سوری در این نشست این بود که دستاودهای میدانی، پایداری ملی، ارزشهای ملی و دستورات رئیس جمهور این کشور را با خود داشت.
روزنامه تشرین نوشت: این اقدام برای تاثیر گذاشتن بر پایداری اسطورهای سوری ها انجام شده است، آن هم در شرایطی که بادها در کنفرانس ژنو 2 به نفع جریان وهابیت نوزیده و فصل اول این سناریو با عنوان بالا بردن پرچم ارزش های ملی سوریه به پایان رسید و نماینده این کشور موفق شد بر حق آن در بازگرداندن اراضی اشغالی خود واز بین بردن انواع خشونت ها و تعصبات و افراط گرایی ها و تکفیر و تروریسم تاکید نماید.
عوامل موفقیت هیئت سوری در نشست ژنو 2
راز موفقیت هیئت جمهوری عربی سوریه در این نشست این بود که دستاودهای میدانی و پایداری ملی و ارزش های ملی و دستورات بشار اسد رئیس جمهور این کشور را با خود داشت، این هئیت این مبانی به عنوان برگه هایی رو کرد که هیچ سوری در مورد آنها با دیگران اختلاف نظر ندارد و این مبانی در رگ و ریشه سوری ها قرار دارد و چیزی نیست که بتوان روی آنها ارزش گذاشت و آنها را به حراج زد. این همان مبانی است که با برخی مفاد بیانه ژنو 1 همخوانی دارد.
مبانی که در آن آمده است که اعضای گروه کاری به تمامیت ارضی جمهوری عربی سوریه و استقلال و وحدت ملی آن و سلامت اراضی آن پایبند هستند و سعی دارند روند سیاسی را با رهبری سوریه ایجاد کنند، به گونه ای که ملت این کشور بتوانند خودشان آینده سیاسی این کشور را به صورت مستقل و دموکراتیک برای خود رقم بزنند. این روند سیاسی خواستار توقف خشونت ها و ایجاد فضایی است که سلامتی برای همه به دنبال داشته باشد و ثبات و آرامش در کشور حکمفرما شود.
این ملت سوریه است که باید آینده خود را تعیین کند و همه گروه های جامعه و ساختارهای اجتماعی آن باید بتوانند در روند گفتگوهای ملی شرکت کنند و هیئت حاکمیت انتقالی که بعد از اجرای برخی اقدامات از جمله توقف خشونتها و تروریسم تشکیل میشود، از اعضای دولت کنونی و معارضان و برخی گروههای دیگر تشکیل میشود.
هیئت جمهوری عربی سوریه نرمش زیادی را از خود نشان داده و خود را برای بررسی تمامی کلمات این بیانیه با ترتیب توقف تروریست ها تا آخرین کلمات آماده کرده است، اما ائتلاف آن را رد کرد. به این صورت بود که اهداف و نیتها مشخص شد و همین موضوع منجر به شکست کنفرانس ژنو 2 شد، چرا که افراد این گروه، از کنفرانس ژنو جز آرمانها و توهمات خود چیزی نمی خواستند، آنها تنها یک بند از این کنفرانس می خواستند که همان دولت انتقالی بود و اگر همین بند مورد بررسی قرار می گرفت، آن را نیز بر اندازی میکردند، چرا که شرایط آن با واقعیت منطبق نبود. اولا از این منظر که آنگونه که ارائه شده بود، وزنه و قابلیت نداشت و هیچ اعتبار میدانی و ملی و جمعی و حتی سیاسی خوبی نداشت،
این ایده تنها یک وجه تبلیغاتی فریبکارانه داشت که آن هم با عملکرد خوب رسانه ای، سیاسی و دیپلماتیک هیئت رسمی سوریه از بین رفت. به این ترتیب این گزینه کارآیی خود را از دست داد و نتوانست خود را مانند برخی مسایل از جمله اوضاع انسانی و امنیتی حمص در روی میز مذاکرات قرار دهد.
از این منظر میتوان گفت عوامل شکست گروه موسوم به ائتلاف ملی در این بود که این گروه هیچ حالت ملی و ارزش میهنی ندارد و تنها با عجله و به صورت فرمالیته جمع آوری می شود، این جریان بارها دچار شکاف شده و اختلافات موجود در آن بارها رو شده است.
این گروه از ائتلاف اولین گروهی بود که رابرت فورد سفیر آمریکا در سوریه در رقابت ماراتون ژنو 2 انتخاب کرده بود، این گروه تنها میبایست با دروغ و نفاق به دنبال تحقق اهداف خود باشد، از سوی دیگر تیم دومی نیز از سوی فورد آماده شده بود که این تیم پرچم عناصر نسل سوم القاعده را در دست داشت و نام جبهه النصره یا جبهه اسلامی را بر خود گذاشته بود.
آمریکا نیز از مدت ها پیش با مصوبه کنگره به صورت علنی و محرمانه این گروه ها را با سلاح های کشنده تجهیز می کند تا آنها به داعش های دوره آینده تبدیل شوند. این دور باطل به همین شکل ادامه پیدا می کند، اما هدف از آن یکی است و آن دور زدن بر سر راهکار حل سیاسی مسایل با استفاده از ابزارها و سازمان های تروریستی است، یعنی اجرای صوری وفاق ملی که البته محتوای آن با نفاق همراه است. نفاق این جریان نیز از آن روست که آمریکا می داند که این ائتلاف با وجود تعدد ابزارها و شاخه هایی که دارد هیچ نمایندگی از ملت سوریه و حتی معارضان ملی این کشور ندارد و اجرای دقیق محتوای بیانیه ژنو و مطالبات ملت سوریه آن را از بین خواهد برد.
به این ترتیب است که آمریکا همچنان ماراتون خود را برپا نگه داشته تا ابزارهای نظامی و سیاسی این کشور به بلوغ خود برسند.
عبرت های ژنو 2 برای محور مداخله جوی غربی
دور نخست نشست ژنو 2 با مقدمات و نتایجی که داشت برخی از مسایل را به طرف غربی گوشزد کرد که برای دور دوم باید به آن توجه داشته باشند. این توصیهها عبارتند از:
1- ارزش های سوریه غیر قابل معامله هستند و در هیچ کنفرانس ژنوی به فروش گذاشته نمی شوند.
2- خواب و رویاها و هجمه های تبلیغاتی علیه سوریه در میدان سیاسی و ملی و نظامی سوریه – نه در ژنو و نه در دمشق- فایده ای نخواهد داشت.
3- گروه موسوم به ائتلاف ملی هیچ ارزش و اعتباری ندارد و برای انجام مذاکرات مناسب نیست،این گروه تنها یک دکور است که آمریکا برای اهداف خود تراشیده است.
4- آمریکا هر اندازه ادعای بزرگی کند و با حمایت از تروریسم با فشار سیاسی قدرتنمایی نماید، نمی تواند موازنه های قدرت را در عرصه میدانی تغییر دهد و سوریه را به عقب نشینی از آن چیزی وادار کند که دولت های متخاصم در تحقق آن ناتوان ماندند.
5- نتایج دور اول و عملکرد سیاسی و دیپلماتیک و رسانه ای هیئت سوری موازنه های قدرت واقعی نبرد را نشان داد و تاکید کرد که این دستاوردهای میدانی است که در مذاکرات سرنوشت ساز است و این در حالی است که وزنه ارتش عربی کاملا در معادلات نظامی بر طرف دیگر سنگینی می کند. در عرصه سیاسی ژنو نیز همین فضا حاکم بود.
6- هراندازه که آمریکا وقت تلف کند، نمی تواند تروریست های اعتدالگرا و فعال پیدا کند، هر جریانی در این عرصه وجود دارد، تروریسم تکفیری وهابی است و این تروریست ها با ویزاهای ترکیه و اردن تغییر نمی کنند. همچنین کسانی که از تروریست ها حمایت می کنند و تامین مالی و تسلیحاتی آنها را انجام می دهند، باید بدانند که شلاق قوانین بینالمللی و قطعنامه 1373 و صدای عقل و تروریسم وهابی در تعقیب آنهاست.
7- آمریکا اگر می خواهد به این ماراتون پایان دهد، باید حمایت از تمام تروریست ها و ایجاد تغییر در ابزارهای ائتلافی آنها را متوقف کند و به اراده ملت سوریه احترام بگذارد. واشنگتن اگر می خواهد دور دوم را برگزار کند و اگر می خواهد در صورت برگزاری موفقیت آن را ببیند، باید به همراه ائتلاف خود از توهمات دست بردارد. آمریکا خود به این نکته واقف است، اما باید اعتراف کند که ائتلاف ملی، نماینده مخالفان ملی سوریه نیست و دور دوم مذاکرات باید به نمایندگی از مخالفان ملی سوریه و سازمان های داخلی و تمام طرفهای سوری تشکیل شود. آمریکا همچنین باید بداند که میز مذاکرات ژنو با وجود تنوع آن نمیتواند جایگزین میز داخلی مذاکرات در دمشق باشد.